لطفاً هرکسی که حوصله داره بخونه بگه حق با مامانمه یا نه
پارتنرمه که مامانم خیلی باهاش مخالفه خودش چندبار گفته خودم میام با مامانت حرف میزنم یا مادرمو میفرستم با مامانت حرف بزنه ولی مامانم اصلا راضی نمیشه، به عنوان شف تو یه رستوران کار میکنه تا جایی که میدونم از ۱۲،۱۳ سالگی کار کرده و با درآمد خودش تونسته یه پراید بخره که الان میدونم دو شیفت سرکاره و داره وام میگیره که ماشینشو عوض کنه ۲۰۷ بخره، معماری میخونه ولی تصمیم نداره از رشتهش به جایی برسه میدونم هدفش اینه که اشپزیشو ادامه بده و واسه خودش کافه بزنه، معلوم نیست کی شاید ده سال دیگه،یه زمین هم پدرش بهش داده تو منطقه خوب و بالای شهرمون، اگه کسی میخونه بگه شرایط خودمم بگم اینقدر الکی تایپ نکنم