تو شهر ما یه آقایی وضعش خیلی خوبه
زن دوم کرفت
حتی دخترای دوتا زنش با هم تو یه مدرسه بودن مثل کارد و پنیر
میگفتن زن دومی بخودشو و بچه هاش حسابی میرسه ولی زن اولی همش در حال نفرین کردن
البته حق داشته
ولی حالا ک بابات وضعش خوبه و فکر زن دومشه
مامانتم بفکر خودش باشه
غصه خوردن فایده نداره
چ جسمی چ ظاهری بخودش برسه