تقریبا دو ماه از آشناییمون گذشته بود که فهمیدم دارم عاشقش میشم
متاهل💍 نَ همتا جون هستم و نَ ۲۲ سالمه😁 این کاربری سابق یکی از دوستانم بوده که به من واگذار شده (از سال ۱۴۰۲)😇 یه بیوگرافی کوشولو از خودم یک عدد دختر مهربون☺ منطقی📚 پرانرژی😍💪 چشم درشت و قهوه ای ابرو کمون ماه پیشونی قد بلند🙃 اینجانب دارای یک عدد همسر میباشد🫦🫀درخواست از جانب هر مذکری ممنوع🤡 رسالت من باشگاه رفتنه😎 سعی من بر اینه که لبخند از رو لبم کنار نره چون معتقدم لبخند من نه تنها به خودم، به اطرافیان هم انگیزه و نشاط میده❤ویکتور هوگو رو خیلی دوست دارم بخاطر جمله های نابش مثلا اونجا که میگه: به عقیده من هیچکس عاقل نیست مگر زنو شوهری که یکدیگرو به حد پرستش دوست بدارند🥺 اما من فراتر از پرستش که مرگ باشه، دوستت دارم...❤️🫠
چون اوایل علاقه ای نداشتم بیشتر کمبود هامو پر کرد و بهش عادت کرده بودم. الان اون عادت شده وابستگی شدید و. اینکه دیگه حتی فکر این ک نباشه منو داغون میکنه
نمیدونم ولی نگران بودم شدید خیلی زیاد حتی وقتی برام انگشتر آوردن اینقدر حالم بد بود ک مامانم میگف اگه پشیمونی بگیم نیاین ولی بعد عقدمون حالم خوب شد کم کم علاقمند شدم بهش الانم ک خیلی دوسش دارم خدا رو شکر