خیلی دوسش دارم میدونم دیگه بعد اون نمیتونم با کسی باشم چون دیگه هیچ کی به دلم نمی شینه خودمو میشناسم فراموش نمیشه هیچ وقت
سه سال و خورده ای با هم بودیم خانواده ام راضی نیستن بیان خواستگاری
ایشون شغل دولتی دارن ولی علاقه زیادی به موسیقی دارن بعضی وقتا با گروه شون میرن اجرا عروسی البته شغل اصلی شون نیست بعضی وقتا میره
خیلی خیلی به این کار علاقه داره انگار موسیقی تو خونشه من بدم میاد دلم نمیخواد بره جشن تو خانواده ما این کار رو خوب نمیدونن چیکار کنم کات کنم؟
اون اگه میخواست بهم برسه بیخیال علاقه اش میشد