من هر ماه بیست تومان درآمد دارم که با هفده تومنش طلا شکسته می خرم با سه تومان تا آخر ماه خرج خوراکی یا رفت و آمد اینا می کنم
این ماه یه پسر بچه کم بینا هست تو محله قبلی ما که مادرش فلج ه پدرش هم کم توان ذهنی و درآمد کم دارم
این پسر بچه کلاس اول ه ولی پول کفش و کیف و عینک و وسایل نوشتن نابینا ها نداشت
مهر ماه من و چند تا از خانم های محل قبلی پول جمع کردیم کیف و کفش خریدیم
ولی اون دستگاهه موند
این ماه هم ما اون سه تونن و دادم بهشون جمع شد و خریدن
به شوهرم گفتم بیا کمک کن
راحت می تونست کل شو کمک کنه ولی گفت تو عقل نداری و نیازمند واقعی نمیگه نیاز دارم
ولی واقعا نیازمند بودن چند تا از آقایون مسجد رفتن دیدن