میدونی ما میزنیم به بیخیالی همین الانم هزارنا مشکل هست ولی زدم به بی خیالی
چک داشتیم رقم بالا نه درحد ۱۰۰ تومن ۲۰۰ تومن خیلی بیشتر از این حرفا جنگ هم شده بود ، خیلی فکر نکردیم بهش فقط ادامه میدادیم ، بزن به بیخیالی بگو میگذره چیزی نمیشه
اگر هی فکر کنی پیر میشی
انکار داری شوهر من و میگی روزی ده بار زنگ میزد ی مقدار تلفنی توضیح میداد الان خداروشکر قدغن تلفن صحبت کردن دیگه زنگ نمیزنه صدبار گفتم دوست صعمیمیپیدا کن با اون درددل کن اما فایده نداره باهیچکس دوست صمعمیی نمشه
فکر کنم این وابستگی که به ما دارن باعث میشه فکر کنن هرچی بشه مام بدونیم بهتره.. ولی من مخالفم
بدترین قسمت قضیه اینه باید تمام مکالماتم رو ریز به ریز بهش بگم.. با دوستم چی گفتم.. وگرنه شاکی میشه..
خوبیش این شماهم میتونی درد دل کنی اما مال من فقط خودشمیخواد درد ودل کنه. انقدراز من نپرسیده حتی اسم خواهرم میگم مثلا پریسا میاد امروز میگه پریسا کیه اون وقت من اسم همکاراشو حفظم. اون الان اسم داداشم وبپرسم نمیدونه دوم ب کدومه
نه عزیزم.. من نمیتونم درد دل کنم. چون سواستفاده میکنه نکته ها رو برمیداره بعد میکوبه توسرم. چرا با اون دوستی. چرا به این زنگ زدی. این اصلا چرابه تو زنگ میزنه. چرا میری خونه مامانت چیه یه هفته ست نمیری خونه مامانت دوات شده با زن داداشت.. اصلا اصلا ادم قابل اعتمادی نیست. من خیلی خیلی ازش فراری ام
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
55 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
