من قبلا که بچه بودم یادمه مادرم هرچی میگفت 
اون موقع سنم کمتر بود تو نوجوونی ، دلم پاکتر بود
هر موقع بحث میکرد دعوا میکرد صلوات میفرستادم
ذکر میگفتم فقط میگفتم عفت کلام داشته باش
یک دختر بچه ساده ای بودم
بعد که نوجونیم تموم شد دیدم نمیتونم ساکت باشم
خیلی فحاشی های بد میکنه
بگم شما هم اینجا از خجالت اب بشین
از یک زن بعیده همچین حرفهایی بزنه
ولی هعی شانس ما همین بوده دیگه