پدرش قبلا از رابطه ما خبر داشت و ناراضی بود چون من بزرگترم از پسرش
پسرش خیلی دم در خونم میومد یکباربه پلیس گفتم بازم بیفایده بود
هر روز بعد سرکارش میاد دم در خونه خب منن کارو زندگی دارم یا تعقیبم میکنه دم در خونه دوستم و ...
خسته شدم زنگ زدم به پدرش ولی حرفی نزدم قطع کردم
پدرش داره پارش میکنه فهمیده دوباره باهم ارتباط داریم
بنظرتون کارم چجوری بوده