سلام من برای شوهرم تولد گرفتم از دو هفته پیش درگیر ک چی بخرم چیکار کنم
ک بماند اینقدر ذوق داشتم که خدا می‌دونه هرچی پول داشتم پس انداز حالا شاید زیاد نبود ولی براش گذاشتم
کیک گرفتم برای کادو لباس خریدم
الان با کیک اومدم بالا سرش صورتش اون ور بود صداش کردم روشو برگردون همینجوری نگاه کرد هیچی نگفتکادو دادم گفت اینا چیه من نمیپوشم شلوارش اینجوریه تنگه فلانی......
حالم بده الان گرفت خوابید دریغ از دستت درد نکنه ساده
بزار بیداربشه خوشحال میشه
بی لیاقتن
بی ذوق
آبانی ها همین طورن اذیتشون نکنید
فقط یه خردادی میتونه حالشون رو جا بیاره
کیک و میزدی توو صورتش لباسم برمی‌داشتم باهاش صورت نحسشو پاک میکردی
چیکار کنم ؟
میزاشتی شب بهتر بود سر صبحی کی حوصله تولد داره
دیگه نکن لیاقت نداره
حالم اصلا خوب نیست 🥺
دلم واقعا شکست
همون جلو خودش لباسش رو خودت بپوش دیگ ام نده بهش
من اگر جای تو بودم کاری میکردم دلم خنک بشه. مثلا کیک را میفرستم خونه پدرم و لباساهم میدم به داداشم. میگفتم تولد شوهرم بود این سهم شما از کیک. رفتم حرید این لباساهم برای داداش گرفتم.
ار این به بعدهم فقط به خودم و خانوادم و دوستام اهمیت میدادم
