خودم گیلانی ام . و شیراز دانشجو بودم .خوابگاهی بودم ، از محیط بیرون اصلا تجربه ام خوب نیس. مثلا هر بار سوار تاکسی میشدم میفهمیدن دانشجو و غریبم بقیه پولمو نمیدادن ..حتی من باهاشون بحث میکردم پولمو بدین حلال نمیکنم ولی از رو نمیرفتن . پول کمی ام نبود . مثلا اون سال کرایه ۳۰۰ تک تومن بود.من ۲۰۰۰ تومن میدادم بقیه شو نمیداد . میگفت نه کرایه همینه .امروز صبح زیاد شده ! منم بخث میکردم نمیدادن باز. یا با دوستم اژانس گرفتم . اژانس میشد ۲۰۰۰ تومن . طرف میگفت چون دو نفرین باید جدا جدا نفری ۲۰۰۰ کرایه بدین چون شما در واقع دو نفر دانشجویین. همیشه سر کرایه مشکل داشتن بامنه دانشجو .
حتی سر خرید میوه . میفهمیدن من شیرازی نیستم و داشنجو بودنمون مشخص بود قیمت رو بالاتر میگفتن و نمیزاشتن خودم سوا کنم . یه بار یکی گفت خودش باید سوا کنه خرابارو برام گذاشت منم اعتراض کردم. پلاستیکو چپه کرد گفت برو از جای دیگه بخر
از نظر امنیت هم چون تو شهر خودمون من پیاده روی های شبانه با دوستام میرفتم و هیچ وقت چیزی ندیدم . ولی اونجا ک بودم شب رفتم بیرون یهو دو تا اقا اومدن سمت من و دوستم و دستشونو دراز کردن زدن ب بدنمون . ما هم دوییدیم و فرار کردیم . حتی دوستامم میگغتن براشون شبها این اتفاق میفته و دست درازی میکنن . یه بارم خودم با دوست پسرم ک هم کلاسیم بود بیرون بودیم جلو چشم ما یه دختره رو تو خیابون دست درازی کردن . ما هم سکته و فرار.
از نظر لباس و پوشش هم تو شهر خودم ازادی کامله . کسی ب تیپمون کاری نداشتن ولی اونجا خانومای چادری تو خیابون سد راه میشدن و حرف بارمون میکردن . نگاه ها هم خیلی سنگین بود اگه یکم لباس جذب میپوشیدیم مثلا من بافت میپوشیدم همه نگاهها رو من میشد اذیت میشدم حتی تیکه های جنسی مینداختن