دو هفته اس بچه دومم بدنیا اومده
خیلی اذیتم
روحیه ام بهم ریخته
شیر خودمو میدم و خیلی ضعیف شدم
بخاطر دخترم که مدرسه میره نتونستم خونه بابام اینا بمونم و زودتر برگشتم خونه.
همش دوس دارم گریه کنم
خیلی همه چی سخت شده
دخترم بزرگ شده و مستقل و فاصله سنیشون زیاده و من شاغل بودم و برا خودم ازاد و رها میگشتم
الان حس زندانی بودن دارم😔😔😔😔
افسردگی اومده سراغم
دلم برای شوهرم و بغل شوهرم تنگ شده
با هر چیز کوچیکی گریه ام میگیره
سر دخترمم افسردگی شدید بعد از زایمان گرفته بودم که یکسال طول کشید،،😢
چطوری بعد از 9 ماه دوتا بچه رو ول کنم برم سرکار😭😭😭😭
خدایا شکرت برا همه چیزززز برای همه چیز ولی منه مادر دلم شکسته و روحیه ام خراب شده عین مرده متحرک شدم