منوخواهرشوهرم خونه هامون باهم ۱۰ دقیقه فاصله داره امروز مادرشوهرم بهم زنگ زد گفت من پیش دخترم میمونم شماهم خونتون نزدیکه این چندوقت که من هستم بیاید البته منظورم این نیست بیاید کارکنیداا. ولی بالاخره باید به هم کمک کنیم
من یکم بهم برخورد با این لحن صحبت کرد کمک با منت رو قبول ندارم و اینکه خیلی خیلی هم دل پری دارم ازشون موقع هایی که من کمک نیاز داشتم غیب میشدن و خودشونو میزدن به کوچه علی چپ. الانم به تلافی همون موقع ها اصلا نمیخوام برم کمکشون ولی مطمئنا بعدا با توپ پر میتوپه بهمون.