انگار تمام وجودت پیش اونه
میشه تمام هستیت
هر لحظه براش نگرانی
تو هرچیز قشنگی اونو میبینی
انگار تمام وجود و روحت اون میشا
چشماش میشه کل داراییت
به قول مولانا چه برانی چه بخواهی
چه به اونم برسانی
چه به خاکم بکسانی
نه من آنم که برنجم نه تو آنی گه برانی
نه تو آنی که گدا را نوازی به نگاهی
در اگر باز نگردد نروم باز به جایی
پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی
به خواهی به نخواهی
بازکن در که جز این خانه مرا نیست روایی