یه مدت یه پیشرفت عالی تو زندگی و کار و ظاهرم داشتم وزنم درست شده بود لباسای خوب میخریدم
اون مدت نزدیک ۲۰ روز بخاطر دوره های اپدیت ناخنم خونه خالم یه زن بسیاااار حسوود و کثیف ک
همش تو جادو خونه هاست موندم
از وقتی ک از خونش برگشتم زندگیم داغونه کلی لاغر کردم چهرم شکسته توان بلند شدن از رخت خواب ندارم دستم به کار نمیره افسرده ام حالم داغونه حتی نمیتونم یه صورتم رو بشورم درضمن چند روز بعد اینکه اومدم خونمون به مریضی وحشتناک معده هم گرفتم ک با چند بار دکتر رفتن هم خوب نمیشد و انقدر بالا اوردم مردم و زنده شدم
همش میگم نکنه این زنیکه چشم زخم بهم زده باشه خیلی هم دشمنی باهام داره