دیدم شوهرش خیلی بهش ابراز علاقه میکرد یه ذوق خاصی داشت، گریه م گرفت
ببینید از من بعیده این حرکت، جدی میگم، من اصلا و ابدا حسود نیستم
ولی تنها عروسی بود که این حس رو بهم داد، این که شوهرش آنقدر بهش ابراز علاقه میکرد، آنقدر واسه لحظه لحظه ش ذوق داشت
منم شوهرم خیلی بهم علاقه داره، ولی کلا این مدلی نیست که ابراز کنه، همیشه من باید ابراز کنم، من باید شروع کنم، من باید اول بگم، من باید ذوق کنم و... تا اون در مقابل این کارا واکنش نشون بده
واقعیت این موضوع چند وقتی هست رو مخم رفته، حتی یه مدت منم شدم مثل خودش ولی جوریه اصلا انگار نمی فهمه، انگار براش عادیه
من قبل از عروسیم هم یه سری مشکلات مادرشوهرم درست کرد، که به خاطر اونا هنوز ناراحتم، گرچه بخشیدم ولی از دلم نرفته
وقتی فیلم عروسی آرام جعفری و اون همه ذوق همسرش نسبت بهش رو دیدم، انگار یه ندایی درونم گفت من لایق این همه بی مهری نبودم، به خاطر همین گریم گرفت، انگار حسرت اون نگاه پر از ذوق اون دل تو دل نبوده اون آرامشه مونده رو دلم