برادر شوهرم خیلی عوضیه
۴ سال از شوهرم کوچیک تره متولد ۷۱ عه
با دوست من رابطه داشت با ازدواج گولش زد آخرم گفت تو دست خورده ای نرفت خاستگاری
هفته ای یدونه دوست دختر عوض میکنه
بعد پا میشه میارتش خونه ما میگه کافه میریم غذا گرونه من باید براشون قلیون بار کنم مگه ما برا تنباکو و زغال پول نمیدیم؟؟
شوهرم گفت باشه قلیون و میوه اینا از ما شما شام بگیرید
پررو شام نگرفت اومد نشست ساعت ۱۰ زنگ زدن اسنپ فود آخرم شوهر من کارت کشید
هر هفته با یکیه
با یه زن ده سال بزرگ تر از خودش که بچه داره و جدا شده دوست میشه میارتش خونه ما من باید خم و راست شم چای بریز میوه بیار قلیون بیار شیرینی بیار
به شوهرمم میگم میگه خب مگه میاد چیکار میکنه دور همیم دیگه
الان شوهر من ماشینشو عوض کرده آزرا خریده
دیدم دیروز داداشش عکس و فیلم گذاشته خوش اومدی خوشگلم😐😐😐
بعد به شوهرم گفته عکسو استوری کن بنویس مبارک داداش گلم باشه
بعدنوشته بود فردا شب ماشینو بده برم دختر سوار کنم فلان کنیم
شوهرمم امروز گفت میخوام ماشینو بدم بهش
گفتم جز من و مامانت زن دیگه چرا باید بشینه؟؟
گفت خب جوونه دلش میخواد چسی بیاد
خیلی ندید بدیده از نوشابه شم استوری میزاره
دعوامون شد گفتم نده برد داد با ۲۰۶ قراضه اون اومد خونه آخرشم میگه چی میشه خب
حق با کیه واقعا؟؟؟