اتفاقا صبح تو یه تاپیک دیگه صحبتش بود
بچه ی دوم من ناخواسته شد
همیشه خداروشکر میکنم که دومی رو خدا خودش داد و منو تو عمل انجام شده گذاشت وگرنه من عمرا جرئت نداشتم حتی بهش فکر کنم
دوسال اول سخت بود نگهداریشون مخصوصا که سن خودم ۱۸ سال بود و تنها هم بودم از ده روزگی بچه هام
الان خداروشکر سختیش کمتره با هم بزرگ شدن درسته بازم سختی داره مثلا واسه درساشون کارم بیشتره،یا دعوا میکنن گاهی وقتا،ولی باز خداروشکر،صبحا هردو مدرسن ظهر میان بازی و درس و شب هم ۱۰ و نیم خوابن دیگه
حالا خیلیا میگن وارد نوجوونی بشن خیلی سخته کارت ولی خب اونم میگذره
در کل درسته چندسال اول یکم اذیت شدم ولی اطرافیانم دیدم کسی بوده که بچه ی اولش تازه رفته مدرسه و دومی بدنیا اومده اون بنظر من خیلی سخت تره