تراپیستم گفت باید نوروتراپی رو شروع کنیم

حقیقتا من بر عکس شما اصلا سر در نمیارم

فقط میدونم اتفاق ها و احساسات من ابدا حل نمیشه با صحبت

مشاور هم گفت رفتار درمانی روی شما جواب نمیده و رفتارهایی که باهات شده بی دی اس ام بوده و یک چیزایی که نمیدونم خیلی

دستگاه هایی هم گفتی سر در نیاوردم

ولی من به دارو نیاز ندارما چون مشکل رفتاری و شخصیتی حادی ندارم ،فقط یک سری تجربه های وحشتناک داشتم من حدود ۱۵ جلسه ست که دارم میرم و امروز این حرفو زد

اگه دوست داشتین راهنماییم کنین ممنون میشم

هر چیزی هست حتما من آنقدر بدبخت و تو بدبختی غرق هستم که بهش نیاز پیدا کردم دیگه پس چه غلطی باید کرد؟چه راه حلی باید پیش گرفت؟

این چه طرز صحبت کردن بود.

اره اینم حرفیه چون من با خنده تعریف میگردم و ایشون گریش گرفته بود 

ولی رو نا خود آگاهم تاثیر میذاره دیگه 

اولا من سر کسی خالی نکردم باهمه ام دارم میگم میخندم به تو ام چیزی نگفتم جز اینکه لحت صحبت کردن تو درست کن

خب که چی؟برفرض حرفت تو درست، الان خوشحالی اگه همه امید یکی رو نا امید کنی؟اصلا کی از تو کمک خواست؟

کی از تو واقعیت رو پرسید؟که به تو صلاحیت تشخصی درمان من و مراحل تراپی من رو داد؟

بفرما و شیوه های درمانی خودت رو برای زندگی خودت به کار ببر

هدفت اگر کمک بود ممنون اما باید شعورش رو هم داشته باشی، 

یعنی چی که میگی چرا در مقابل فهمیدن مقاومت میکنی؟من در جواب هر پستی گقتم نمیدونم سر در نمیارم! نفهم کسیه که برای زندگی دیگری نسخه میپیچه،

آره شایدم نوروتراپی درمان مناسبی برای من نباشه، ولی این به هیچ عنوان دلیل نمیشه که تو به خودت حق بدی هر طور و در هر زمینه ای خواستی نظر بدی،نظرت رو هم دادی،با تشکر جمع رو ترک کن،حق نداری بشینی و اصرار کنی که طرف بپذیره، اینطوری فقط نظر خودت رو بی اهمیت میکنی و تمام .