2777
2789
عنوان

کسی بچتونو دعواکنه واکنشتون چیه

19056 بازدید | 366 پست

من چندوقته خانواده همسرم بخاطر بیماری پدرشون اومدن تهران خونه ما از شهرستان

خونمون خیلی کوچیکه شصت و خورده ای کار با کلی وسیله و دوتا بچه

اتاق خودمون که پدرشوهرم رو تخت میخاین ماهم با بگه ها ازین ور به اونور هرسب بجا میخابیم یا هال یا اتاق بچه ها چهار نفر حداقل هستن بچه هام اذیت میکنن سروصپا میکنن اون بنده خدا حالش زیاد خوب نیست دعوا میکنه من چیزی نمیگم ولی بقیه هم شروع کردن به دعوا کردن الان بچه هام نمیخابن چون صبح تا شب تو خونه آن و پای تلویزیون یا گوشی برای اینکه سروصدا نکنن خسته نیستن که خالشون ببره الان بچه کوچیکم که دوسالشه نمیخابیذ مریضه سرماخوردگی بابابزرگش دعواش کرد ینی بلند صداش کرد من چیزی نگفتم ولی عمش بلند شده با صدای بلند که میندازم تو اتاق درو قفل میکنم من خیلی بهم برخورد فقط گفتم این بچس میفهمه نگو اینطوری میترسه دلم میخاد به شوهرم بگم ولی جوابمو میدونم میگه تو شرایطشو درک نمیکنی اینا اعصاب ندارن و فلان،چیکار کنم بنظرتون 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

یه مادرشوهرت میومد بس بود 

بقیه چرا قشون کشی کردن اومدن تو خونه ۶۰ متری 

فقط 25 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
بگو که نیستی فقط خدای جانمازها❤بگو که چاره سازی و خدای چاره سازها❤بگو که نیستی فقط خدای در سجودها❤تو در قیام سروها،تو در خروش رودها❤تو در هوای باغ ها،میان شاه توت ها❤تو بر لب قنات ها،تو در دل قنوت ها❤خدای من،چه بی خبر قدم زدم کنار تو❤رفیق من،چه دیر آمدم سر قرار تو❤قرار من،قرار لحظه های بی قرار من❤خدای من،یگانه ی همیشه در کنار من❤❤

چه بی ملاحضن پاشو جمع کن با بچه هات برو خونه مادرت بمون چند روز 

فقط 7 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

دخترک زیبای من،جان و جهان من، مرسی که منو لایق دونستی که مامانت باشم،مرسی که دختر شدی،مرسی‌که منو خوشبخت کردی،منو بابا دیوونتیم آنیکا🌸🩷🌸🩷🌸🩷🌸

نمیدونم

من بچه ندارم ولی میدونم وقتی آدم بچه داره حاضر بزنن تو گوشش ولی ب بچه ش چپ نگاه نکنن

حتی اگ حق با بچه ش نباشه و بچه ش مظلوم نباشه

در این شرایط سعی میکنم از چارچوب خودم بیام بیرون و خودمو تو شرایط پدر شوهر بزارم

ک مریضه و سنش بالاست و دلش آرامش میخواد و حالشو اوکی نیست میگید

بهرحال کیه ک نوه شو دوست نداره

ولی اون عمع غلط کرد اینجوری گفته بره گوشه خونه ش معطل نکن برای گفتن ب شوهر

چه عمه پرویی .. متاسفانه مجبوری سکوت کنی  ولی به رو عمش بیار دیشب به خاطر دادی که زدی بچه تا صبح کابوس دید  نمیخوابید دیگه سرش داد نزن تهدیدشم نکن همه ما ناراحتیم منم خودم بابت پدرشوهر ناراحت و نگرانم ولی بچه ها بچه ان نمیفهمن شما یه کم مدارا کنید فقطم به عمه عذاب وجدان بده پدرشوهر رو ولش 

توشصت متر جا اون مریض بیچاره  که اصلا خوب نمیشه هیچ بقیم مریض میشن اگه پول ندارن سوئیت بگیرن شما دوباره با بچه هات برو خونه مادرت یه مدت بمون  تا اینا کارشون تموم بشه 

کاش میشد از مردگان پرسید : آیا بالاخره رنج پایان یافت؟ 

ای بابا چهارماهه وضعم همینه دوماهشو خونه مامانم بودم دیگه دیدم اینا رفتنی نیستن پاشدم اومدم


کسی دیگه نیست به مدت برن خونه اونا؟

به شوهرت بگو یه نفر مریضه بمونه،چرا همه تلپ کردن اینجا چرت و پرتم میگن به خودمون تو خونه خودمون؟

من حالا چیزی ندارم باشه برای بعداً😂

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز