2777
2789
عنوان

فردا برای همیشه از این خونه میرم

| مشاهده متن کامل بحث + 108854 بازدید | 1062 پست
نمیدونم بخدا تو این چند ماهی که فهمیدم شبی نبوده که زجه نزدم گریه نکرده باشم هیچ روشی به ذهنم نمی‌رس ...

عزیزدلم‌من‌‌تا اینجا خوندم می فهمم چقدر دادی عذاب میکشی چقدرزحمت این زندگی رو کشیدی چه شبها وروزهایی رو گذروندی فقط یه خواهش ازت دارم  وسایلت روبرداروچنددقیقه بروخیابون بگرددنبال جا  وبعدش برگرده خونه ات کنار بچه ها وفکرکن تونستی به سرپناهبگیری وبچه هارو بیاری پیش خودت  بمون کنارشون     برای مشکلت هم کانال تنها مسیر آرامش اینارو عضو شو

اره اون ذاتش خرابه بخدا هزار بار خواستم بیخیال شم نمی‌دونم کنه احمق چرا نمیتونم لعنت بهم که همچین کا ...

به نظرم سعی کن بری و زندگی جدیدتو شروع کنی 

بالاخره کم کم رشد میکنی 

چرا باید تو این خونه بمونی و زجر بکشی و تحقیر بشی 

بعضیا هم چ توقعاتی دارن از شما

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من خودم مرگ عزیزترین آدمای زندگیمو دیدم اما بخدا درد خیانت حتی از اونا هم بدتر و سوزنده تر بوده

منم درد نامردی و حتی میشه گفت یه چیزی بدتر از خیانت کشیدم ولی گناه بچه هات چیه اونا چرا باید تو این زندگی بسوزن محکم باش و تمام عشقت رو به بچه هات بده من داشتم میمردم حتی به خود کشی هم فکر کردم اما یه روز وقتی له چشمهای معصوم پسرم نگاه کردم حس کردم بهتره بار این ظلم رو خودم تنهایی بکشم تا با بچه هام تقسیمش کنم شوهرم نا حقی بزرگی در حقم کرد اما همش میگم فراموش میکنم تا بچه هام راحت باشن 

ببین بکشش سمت خودت .عشوه گری یاد بگیر و تامیتونی زبون بریز.وقتی اومد یهو برو نزدیکش و شروع کننده راب ...

با احترام به شما دوست عزیز.چه ربطی داره به عشوه گری و این حرفای بیهوده انگار با بچه دوساله طرفه با حرفاتون میگید که زن مقصره انگار که کوتاهی کرده باشه.طرف ذاتش خرابه ربطی به خانمش نداره گلم‌.

اسی جان خیلی غصه ات رو خوردم‌. خواهش میکنم نمازهای واجب رو بخون.. باور کن برات معجزه میشه.باشه. اولش ...

بخدا قیافشو ببینی حتی فکر نمیکنی همچین آدمی باشه آخه خدایی نبود تو این یکساله شد اصلا موندم دعاش کردن چکارش کردن من اصلا حس قشنگی که مادرا از بدنیا اومدن بچه سوم میچشن رو متاسفانه سر پسرم نچشیدم چون اصلا نفهمیدم چطوری بزرگ شد از بس حال روحیم خوب نبود تو چهار ماه اول فهمیدنم

نرو اگه جایی نداری یا پولی چون پشیمون میش مجبوری دوباره برگردی منم از خونه بعد کلی کتک باکمزبند زدم ...

خودش زنگ زد بهت که برگردی؟ سراغتو میگرفت تو اون چند روز؟ وقتی برگشتی باز کتکت نزد؟

من همه اینا گزروندم ولی پسرم و خودم عصبی و پرخاشگر شدیم و حوصله هیچ کس هیچی نداریم.عواقب تحملی ک کردیم و اذیت هایی ک شدیم این شد.کاش ادم ها واسه هیچ چیزی مجبور ب تحمل نبودن و ی جایگزین برای بدی ها وجود داشت ک متاسفانه فقط گذشت زمان از دردات گم میکنه.چون بچه داری محکوم ب تحملی .چون مسعولی ومادر.بشین خونت تا پای جونت تحمل کن و بجنگ تا جایی ک توان داری براشون پدرو مادر باش و از خودت بگزر.چون مجرد نیستی بگم فکر جون خودت باش.اینجا جون ما در الویت نیس فقط بچه هات .انشاله خدا ب تمام زنای سرزمینم ک مورد بی رحمی روزکار قرار گرفتن دل خوش عطا کنه

من خواننده خاموش بودم چندسالی هس.کنارتون هستم
استارتر عزیزمآخرین حرفمو میزنم بهتنگران نباش تو تنها نیستی.. تو بیمارستان و بین همکارام هزار تا کیس ...

منم هیچ آینده ایی با این مرد نمیبینم البته حیف اسم مرد 

می‌دونم موندم باهاش یعنی سوزوندن همرو جوانیم 

از بین بردن سلامتیم 

نداشتن همدم و محبت و پیر شدن تو سن جوونی 

و دور نیست زمانی که بخوام باهاش باشم و هر لحظه لعنت بفرستم بابت موندنم



بخدا قیافشو ببینی حتی فکر نمیکنی همچین آدمی باشه آخه خدایی نبود تو این یکساله شد اصلا موندم دعاش کرد ...

من هم دقیقاً همین شرایط رو داشتم هنوزم با اینکه جایی نمیره ولی میفهمم با گوشی در ارتباطه یا شاید به وقتایی که می‌ره بیرون ببینتش ولی اصلاً دیگه برام مهم نیست نه دوستش دارم نه خوشم میاد ازش فقط لحظه شماری میکنم یا خدا جواب کاراشو بده تا دل من آروم بشه یا بچه هام بزرگ بشن رهاش کنم  چون حتی اگه کاری هم نکنه دیگه من اون آدم سابق نمیشم و کارای کثیفش یادم نمیره

خدایا محرمی نیست که مرهم بنهد بر دل من  جز تو ای دوست که خود محرم اسرار منی

 بچه هات خیلی کوچیکن سعی کن به شوهر عوضیت نزدیک بشی به هر روشی بکشونش سمت خودت 

 ریسکش خیلی زیاده که دو تا بچه معصومو با یه پدر معتاد و یه زن هرزه تنها بزاری

میدونم تزدیک شدن به شوهرت خیلی سخته ولی باید احساساتتو سرکوب کنی هر کار میکنی فقط بچه هاتو در نظر داشته باش

خدا رو چه دیدی چهار روز دیگه شاید رابطه اش با اون هرزه به هم خورد به نظرم بچه هاتو ترک نکن  تا جایی که میتونی مقاومت کن باید خیلی قوی بشی اون شوهر عوضیتو اگه از دلت بیرون انداختی ولی جور دیگه ای نشون بده     

عزیزم چقدر حالتو خوب درک میکنم منم همین شب و روزا رو سپری کردم با یه نوزاد شیر خوار با دو تا بچه نه ...

اونم‌ گردن نمیگیره اگه بگه میگه چون دوسداری همچین حرفایی بشنوی میگم خیلی رذل و کثیف تر از این حرفاست

بخدا قیافشو ببینی حتی فکر نمیکنی همچین آدمی باشه آخه خدایی نبود تو این یکساله شد اصلا موندم دعاش کرد ...

اسی چشماتوببندفکرکن ازخونه رفتی؟آواره ی خیابون هانه سرپناهی..نه جای خوابی..دقیقا میشی کپی آن خانوم که باهمسرته..نهایت کارپیداکنی..ازسالمندنگهداری کنی .جای خواب داشته باشی...خودت رونجات بدی...بچه هاچی...این اقادست این خانوم می گیره ...میاره خونه..رسمامیشه زن بابای بچه ها...فکرمی کنی مهرمادری داره نه...هزاربلا روسربچه هامیاره..چون معتادند...فکرمی کنی ازپس هزیته هاش همسرت برمیاااد..نهه..آینده ی این دوتابچه چی میشه..صد درصدخراب میشه باکلی عقده ی روانی بزرگ میشندوشماروصد درصدمقصرمیدونند.چون مهرمادری دریغ کردی وفقط خودت رونجات دادی..بشین سرخونه ات ..دنبال راه حل درست باش..نه راه فراروشانه خالی کنی ازمسئولیت مادری...لطفازندگی بچه هاروخراب نکن...





واقعا متاسفم ایشالا خدا برات بسازه تاپیکت خوندم خ ترسیدم منم به شوهرم شک دارم یه سری چیزا ازش دیدم و ...

مهم ترینش گوشیه وقتی میخواست از گوشیش عکسی بهم نشون بده دست من نمی‌داد یا قایم میکرد همش در حال چت بود و می‌خندید میگفتم کیه انقد چت می‌کنی می‌گفت دوستام جاشو عوض کرد و هر صبح امارصبح بخیر و اینا میداد بازم می‌گفت کارگر ساختمونه من انقد بهش اعتماد داشتم فکر نمی‌کردم اینکارو باهام کنه شبا دیر میومد خونه شبا دیگه مثل سابق منو بچه مو بیرون نمی‌برد و خیلی مسایل دیگه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792