طوبی جان ما از کلاس اول روی سفره بزرگ شدیم با این برادر شوهرم خانوادمون عشایری بودن مارو میداشتن خونه مادر بزرگی یا مثلا من داداشام و پسر عموم و بچه ها عمم تو ی خونه ای میذاشتن روستا درس بخونیم ی خواهر بزرگتر هم میذاشتن سر پرستمون ک بقولی غذا بامون درست کنه کفشا هم دیگ میوشیدیم
مثلا منتایم صب میبردم پسر عمم عصر
ایطوز بزرگ شدیم راحتم باش وگه ن خمس و زکات نماز روزه حجاب چادر حلال حرام رعایت میکنیم
حتی دایم بفهمه با برادر شوهرم یا همون پسر عمم راحتم خدا میدونه چکار میکنه اونا مذهبی اصللللل خیروووو
نظرت بام محترمه عزیزم درست میگی