دقیقا عزیزم من مادرشوعرم چهارتا عروس داره فقط با من اینجوریه چرا چون من همش بهش احترام گزاشتم متلک بهم گفته خندیدم بچمو مسخره کرده هیچی بهش نگفتم ..اونا عین سگ پاچشو میگیرن ازشون میترسه والا بیشتر از من دوستشون داره کلا لیاقت احترام منو نداره مادرشوهرم..برای اونازمین داد ساختن برای من توفم نداد تاین حد فرق گذاشته ...دیگه منم هیولایی شدم عیییین خودشون بخدا دوست عزیزم تو این زمونه اصلا مهربانی و از خودگذشتگی جواب نمیده خصوصا برای حیوانی مثل مادرشوعرمو جاریام ...آه که چقدر عقده کردم از دستشون..من بچه اولم دختر شد دوباره دومی هم دختر شد بعد خاهرشوهذ اجاق کورم شروع کرد با شوهرش ی شعر درمورد دخترا میخوند شعرشم این بود متنش دختر دارم سرم بخاطر دختر دار شدنم کچله دخترامو کسی نمیگیره ...متوجه شدی شوهرش شعر میخواند درمورد دختر دار شدن و یا جورایی منو مسخره میکردن دیگه...آقا منم نامردی نکردم به خاهرشوهرک پیام دادم یا عالمه فحش و فحش کاری کردیم دلم خنک شد
با حیوان جماعت نمیشه مثل آدم رفتار کرد