اسی خونه رو مردک از چنگ مادرت در میاره ببین کی گفتم
حتما داداشتو در جریان بذار
مادری که بچه خودسو بیرون میکنه برا خوشی خودش مادر نیست
هر کس فقط میتونه برای یک سوم اموالش در وصیت نامه تصمیم بگیره اگه خونه بیشتر از یک سوم امواله میتونید پس بگیرید و کلا باطله
برای سهم شماام که بدون اجازه فروختن و ماشین خریدن میتونید شکایت کنید وبگید اون موقع صغیر بودم سهمم را خوردن همه را پس میگیرن
اگه مادرتون هم ازدواج دائم بکنه همه ی حقوق پدرتون را به شما میدن
اگه اینارو پیگیری کنید اون آقا خودش میره چون این آویزونی که شما گفتی فقط به خاطره مال و اموال اومده
بخشید حالمو بهم زد به این نمیشه گفت مادر🫤
حالا یعنی کمر به پایین داره یارو ؟خونه نداره بچه ۱۹سالم داره یعنی انقد تحت فشار بوده مادرت ؟خوبه حالا قبلا ازدواج کرده بوده
مامانت مست کرده
عزیزم‌کاش‌میشد‌کمکت کنم
مامانت کار اشتباهی میکنه البته الان یه همچین چیزب بعید نیست اینجور زنها از هیشکیم نمیترسن حرف حرف خودشه،لرو یه دایی یه عمویی یه بزرگتر ک ازش حساب ببره بهش بگو ک مشکلو حل کنه
عزیزم واقعا مغزم داره منفجر میشه بعد از فهمیدن مشکلت...این اولین باریه که دارم تو این سایت نظر میذارم..میدونم شرایط سختی داری میدونم ما جای تو نیستیم.. ولی این دنیای لعنتی همینه و هر کی یه جور داره میجنگه... بااااید از همین سن یاد بگیری حقتو بگیری و بدترین کار الان سکوته..اگه الان سکوت کنی همه چیو باختی اول این که از هیچی نترس نفرین و اینجور مزخرفاتم کلا فراموش کن اونی که حق نفرین داره تویی نه یکی که فقط اسمش مادره...بزرگترین اشتباهتم نگفتن به داداشته کاش داداشت از اول خودشو موافق ازدواج نشون میداد ولی میگفت با کسی که تاییدش کنم تا شما به دردسر نیفتی اینجوری...بشین با داداشت حرف بزن و برین پیش یه وکیل بهش بگو اگه الان جلوی اینکارو نگیریم حقت پایمال میشه حتی زندگی خودشم به خطر میفته وگرنه میدونی که اون تورو حمایت میکنه ولی چرا حقتو دو دستی بدی به چن تا لاشخور و میدونو خالی کنی... ببین با شناختی که از مادرت دارین همونجوری باهاش رفتار کنین تا بفهمه نمیتونه هر بلایی سرت بیاره فقط به داداشت بگو الان هیجانی رفتار کردن فایده نداره قبلش فکر کنه.. مادرت الان فقط روی ترس تو حساب باز کرده و چون فک میکنه هیچی نمیدونی از حق و حقوقت هر کار میتونه کنه وقتی بفهمه تو میدونی همه چیو خودشو جمع میکنه.. مطمئن باش این مرتیکه و پسرش نقشه دارن واس اموالش که در اصل حق توئه خدا میدونه چه جور آدمایی باشن و چه جنایت‌هایی ازشون بربیاد موندم چجوری مادرت میتونه اعتماد کنه تو این دوره و زمونه...از ته دل دعا میکنم مشکلت به بهترین شکل حل بشه و نجات پیدا کنی از شر همچین آدمایی و یه روز انقد موفق بشی که یادت بره هر چی سختی بهت گذشته...
برای همینه که میگن هر پدرو مادری لایق احترام نیستن
اول ک از خونتون جایی نرو هرچی بشه بالاخره خونه خودته
ولی خونه داداشت ت مهمونی مگ چقد میتونی اونجا بمونی هم خودت معذبی هم بعد ی مدت اونا خسته میشن
گرچه خودت مشخصه دختر عاقل و باشعوری
به قول دوستان تنها راه نجاتت درسه عزیزم
فقط تمرکزتو بزار روی درس که رشته ی آینده داری قبول بشی...
موفق باشی ♥️
به برادرت بگو خب ب بزرگترای فامیل نزار ازدواج کنه با این ادم اویزون
حق داری، کاش با مادرت دوست بودید ، دهن ب دهن نگذار، دیدی هی حرف میزنم برو داخل اتاق در ببند.
هیچ جا هم نرو بگو خونه امن من اینجا است.
برواز مادرت شکایت کن
