بابام جراحی قلب داره . چند هفته ست که بیمارستان بستریه . دیشب مامانم رفته بیمارستان پرستارها اومدن گفتن هوای شوهرتو داشته باش . چرا انقدر خرجتون زیاده ؟ همراه بیمار بغلی هم گفته انقدر شوهرتو اذیت نکن چرا برای بچه اندازه کف دست هفته پیش چند میلیون خرج کردی لباس خریدی ؟ چرا بچه رو از پوشک نمیگیری فلان قدر پول پوشکه ؟
مادربزرگم رفته باهاشون حرف زده اینا رو گفته ابرو حیثیتمون رو برده
حالا قضیه اینه که بابام وضع مالیش بهم ریخته . بیمارستانم بستریه . مهمون با تعداد زیاد داشتیم که نزدیک یه هفته خونمون موندن . مامانم انگشترشو فروخت برای هزینه های مهمونی به هیچکس هم نگفت . یکم پول از اون انگشتر موند برای بچه ها خرید کرد .