2777
2789

هستین بزارمش فقط خواهشا قضاوتم نکنین

تایپ شده از قبله

پشت این اکانت یه بیمار مبتلا به حمله ی عصبی نشسته که زندگی روی خوششو بهش نشون نداده التماس دعا دارم ازتون هم برای شفام هم برای ازدواجم💙 خب به تخم مرغای تو یخچالمون که نشد🥚

بزا عزیزم 

سرم 🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍رو شونه مادرم امنه❣💘🦄💎من احساس بدی پیدا کردم وقتی اونطوری باهام صحبت کردن بخشیدن واقعا سخته دردی که من کشیدم غیر قابل وصف بوددرد سینه من، بسیار عمیق هست زخم روان و زخم قلبم، بسیار مرا ازار دادی و رنجاندیمن خودم مرهم قلب خودم شدم و سنگ صبور غم هایم😔😔😔😔👊😭😭😭😭❤️❤️❤️❤️❤️❤️😭😭😭😭نمی‌توانم ببخشم، حتی فکرش هم قلبم را می‌سوزاند. هر زخم، هر درد، هر خیانت هنوز زنده است و من را رها نمی‌کند. نمی‌خواهم وانمود کنم که فراموش کرده‌ام، نمی‌خواهم دروغ بگویم که بخشیده‌ام. هنوز پر از خشم و غم هستم و شاید هنوز راهی برای رهایی از این همه رنج پیدا نکرده‌ام.اما حتی در این خشم، من خودم هستم؛ من کسی هستم که زخم‌هایم را احساس می‌کند، که اشک می‌ریزد و هنوز ایستاده است. شاید روزی، نه امروز، بتوانم آرام شوم، اما امروز، من نمی‌توانم و نخواهم بخشید.💔😤😢👊

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خلاصه ای از داستان زندگی منه و کاملا واقعیه من نگارم ۲ تا برادر بزرگتر از خودم دارم  از بچگیم شروع کنیم پدر من بیماری عصبی و پارانوید داشت و بخاطر همین بچگی من با دعوا های مادر پدرم گذشت مدام باهم دعوا داشتن مادرم میخواست جدا بشه اما اگر جدا میشد مارو بهش نمیدادن و ازش میگرفتن  پدرم اوضاع مالی خوبی داشت که اونم نابود شد براتون تعریف میکنم که چیشد من حدودا ۹ سالم بود که برای اولین بار حمله عصبی بهم دست داد و منو بردن دکتر و دکتر گفت افسردگی و اضطراب شدید داره و شروع کردم قرص مصرف کردن

خانواده پدری من ادم های بسیار نادرست و همچنین دعا نویس بودن یه روز توی خونمون یه فلز زنگ زده پیدا کردیم و بعد از اون شروع شد پیدا کردن چیزای عجیب غریب

پشت این اکانت یه بیمار مبتلا به حمله ی عصبی نشسته که زندگی روی خوششو بهش نشون نداده التماس دعا دارم ازتون هم برای شفام هم برای ازدواجم💙 خب به تخم مرغای تو یخچالمون که نشد🥚

بزا عزیزم

گذاشتم عزیزم

پشت این اکانت یه بیمار مبتلا به حمله ی عصبی نشسته که زندگی روی خوششو بهش نشون نداده التماس دعا دارم ازتون هم برای شفام هم برای ازدواجم💙 خب به تخم مرغای تو یخچالمون که نشد🥚

همه چی درست میشه...دیدم که میگم..

بازم ادامه داره 

پشت این اکانت یه بیمار مبتلا به حمله ی عصبی نشسته که زندگی روی خوششو بهش نشون نداده التماس دعا دارم ازتون هم برای شفام هم برای ازدواجم💙 خب به تخم مرغای تو یخچالمون که نشد🥚

و بعد اون پدرم ورشکست شد و خونمونو فروختیم و همینطور ماشینمون رو و برای خریدن یه نون از وسایل خونمون میفروختیم 

اینا گذشت من بزرگ شدم دوستای جدید پیدا کردم که اونارم بی دلیل از دست میدادم و تا تموم میکردیم دوستیمون رو پشت سرم حرف میزدن و بد میگفتن عجیب اینجا بود که اصلا نمیدونم سر چی رفاقتام به هم میخورد و بعدش انقد پشت سرم بد میگفتن و همه هم باور میکردن

پشت این اکانت یه بیمار مبتلا به حمله ی عصبی نشسته که زندگی روی خوششو بهش نشون نداده التماس دعا دارم ازتون هم برای شفام هم برای ازدواجم💙 خب به تخم مرغای تو یخچالمون که نشد🥚

اگه خوندین بگین پارت بعدیشو بزارم

پشت این اکانت یه بیمار مبتلا به حمله ی عصبی نشسته که زندگی روی خوششو بهش نشون نداده التماس دعا دارم ازتون هم برای شفام هم برای ازدواجم💙 خب به تخم مرغای تو یخچالمون که نشد🥚

نگارجون برات بهترینا رو آرزو میکنم 

عادل علی💚دریادل علی💚قرآن با تو شد کامل علی💚صفدرعلی💚سرلشکرعلی💚بدخواه تو کور وکر علی💚دست خدا ونفس محمد💚صاحب فضل و صاحب مناقب💚من با لقب هات دنیایی دارم💚یااسدالله💚یا ابالعجائب💚برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن که نگین پادشاهی دهد از کَرَم گدا را💚حتماعلی💚تهمتن علی💚فصل الخطاب و متقن علی💚والاعلی💚معلی علی💚 وجه خدای تعالی علی💚اسدللهِ من💚دلبرِدلخواهِ من💚شکرخدا که شده حیدرکرار شاهِ من💚یاعلی یازهرا💚

نگارجون برات بهترینا رو آرزو میکنم

ممنونم🫂🤍

پشت این اکانت یه بیمار مبتلا به حمله ی عصبی نشسته که زندگی روی خوششو بهش نشون نداده التماس دعا دارم ازتون هم برای شفام هم برای ازدواجم💙 خب به تخم مرغای تو یخچالمون که نشد🥚

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792