سلام دوستان عزیز. میشه راهنماییم کنین. من ۲ ماهه باردارم و همسرم اصرار داره به خانوادش بگه این خبرو چون پسر بزرگه و بچه ما اولین نوه پسریشون میشه. اما من دوست ندارم اصلا بهشون چیزی بگم چون اونا مخالف ازدواج ما بودنو علنا با رفتاراشون نشون دادن منو نمیخواستنو نمیخوان. میخوام اگه بهشون خبرم بدم بعد ۳ ماه باشه و حوری بگم که یه تیکه هم کنارش باشه.اخه نمیدونین چقدر باهام بد کردن .
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اگر بگی بیشتر مراعاتت رو میکننکینه ها رو بذار کنار الان ی فرشته کوچولو تو دلت داریمهم اینه الان شما ...
من نسبت به قبل خیلی کوناه اومدم اصلا دیگه باهاشون حرفی نمیزنم فقط سلام احوالپرسی خدافظ اونم ماهی ی بار. تلفنی. چون میبینمشون یادم میفته ک چقدر دوروان پیش همسرم قربون صدقم میرن تنها ک میشیم کنایه میزنن.
بچه من یک سال و خورده ای شده هنوز خبری ازشون نیست فقط اینور اونور میرن اشک میریزن که خواستن بیان من ...
ای بابا خیلی گذشته که
شما هم نرفتید خونه شون؟
ﻭ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺩﺭﻭﻏﻲ ﻛﻪ ﺯﺑﺎﻧﺘﺎﻥ ﮔﻮﻳﺎﻱ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ، ﻧﮕﻮﻳﻴﺪ : ﺍﻳﻦ ﺣﻠﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺣﺮﺍم ، ﺗﺎ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﻓﺘﺮﺍ ﺑﺰﻧﻴﺪ [ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺣﻠﺎﻝ ﻭ ﺣﺮﺍم ﺣﻜﻢ ﺧﺪﺍﺳﺖ ] ; ﻣﺴﻠﻤﺎً ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﻰ ﺑﻨﺪﻧﺪ ، ﺭﺳﺘﮕﺎﺭ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﺪ .(١١٦نحل) دوجمله از #مالکوم_ایکس"اجازه ندهیم کسی که به ما ظلم میکند قواعد بازی را تعیین کند"."اگر نفهمید آمریکا در دنیا چکار میکند، نمیتوانید بفهمید در کشور خود چکار باید بکنید".