ی اشتباهی کردم وشوهرم فهمید..چندماه پیش ی مهمونی دوستانه دعوت شدم بااطلاع خودش رفتم ولی نمیدونستم مختلطه.اونجا متاسفانه من سرجای خودم داشتم یکم ادامیومدم ولی کنارم یکی دوتااز مردا بودن.ازقضاخالم ک اونم بود رفته فیلم گرفته وچندشب پیش شوهرم دید.هیچی نگف ولی دیگه باهام مث قبل نیس.دیگه منو نمیخاد بااینکه توضیح دادم افتادن اونا توفیلم کنارم اتفاقی بوده و اونامتاهل بودن خودشون.لطفا قضاوت نکنین وباحرفاتون نمک رو زخمم نباشید.بخدا قسم نه خیانت کردم و نه اهلش هستم.فقط این فیلم که شوهرم دیده ناراحته که مردا کنارم چی میخان.کسی همچین تجربه مشابهی داشته یادیده؟چیکار کنم اعتماد شوهرم بهم برگرده؟۱۲ ساله زنشم و تابحال کوچیکترین چیزی ازم ندیده.ادمی هم نیستم اهل اینجور جاهاباشم فقط همین ی بار بود که همین یبارهم خاله احمقم ازم فیلم گرفته.اونجا خواهرم بود،بچمم بود همش کنارشون بودم فقط ی دیقه جدا شدم که همین ی دیقه زندگیمو نابود کرد.بنظرتون چی فک میکنه؟باور میکنه من مقصر نبودم و همچی اتفاقی بوده؟چقد زمان میبره مثل قبل بشه؟
اعتماد چندین و چندساله بینمون به ده ثانیه فیلم نابود شد😭😭
باید بش میگفتی
چه خاله احمقی....از کجا فیلم خالتو دید؟
نگران نباش سعی کن براش توضیح بدی و بگی
مطمعن باش اگه بهت اعتماد داشته باشه ناراحتی نمیکنه الکی
اگر حقیقت همین چیزیه که تو میگی
نباید اصلاً بترسی
اتفاقی جایی نشستی دو نفر مرد کنارت بودن و تو حواست به اونا نبود و تو عالم خودت بودی
پس هیچ ترسی نداره
خواهرتم که بود خاله‌تم که بود بچه‌تم که بود یه جمع خانوادگی بود
چرا شوهر من هییییچ غیرتی روم نداده؟
امروز یه کار اداری داشتم کارمند اونجا یه آقا بود گفت برات درست میکنم خبر میدم (فرم پرکرده بودم شمارمو داشت)
بعد خبر داد که اکی شده بهم گفت آدرس بده خودم برات میارم منم گفتم نه خودم میام میبرم
به شوهرم گفتم اینجوری شده ...انگار نه انگار...فقط خوشحال شد گفت برو بگیر😐
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
52 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
