بچها من با این خواهرشوهرم دوسالی میشه تقریبا قهرم یعنی دوساله حرف نزدم اصلا حتی یه کلمه، اون جایی باشه من نمیرم، منم جایی باشم اون نمیره، عید هم دوبار دعوتش کردم نیومد یه بار هم اومد با اونیکی خواهراش سر من و یه مسائل دیگه دعوای درست و حسابی راه انداخت و رفت، حالا امشب بله برون دخترشه ، شوهرش زنگ زده به همسر من که امشب شام بیاید خونه ما.... البته اینم بگم این خواهر شوهرم نه فقط با من با بقیه هم یکی در میون قهره ، حالا من موندم چیکار کنم برم نرم؟؟ بقیه خواهر شوهرام میگن بیا ولی حرف نزن محل نزار اما من دلم نیست کلا برم
حالا مادرشوهرو میشه تحمل کرد این اخلاقشوولی اینکه جاری خودش زنگ بزنه به شوهرت دعوت کنه یه بحث جدا دا ...
من کلا پیش مادر شوهرمم ینی تو یه ساختمون هستیم، جاری ام ندارم، خواهر شوهرام هم شهر های دورن کلا مهمونی دعوت نمیکنن، فقط این یدونه نزدیکمونه اینم اینطوریه، بقیه اقوام شوهرم هم کلا فامیل دور حساب میشن، مهمونی نمیدن،
منم همینو میگم وقتی انقد بهم نزدیکید اگه واقعا خیلی دلش میخواست میتونست بیاد و از دلتون در بیاره هر ...
اره بابا هرروز اینجاست، نه بابا نه تنها برای اینکه کدورت ها از بین بره تلاشی نکرده، کلا دلیل اینکه باهاش حرف نمیزنم اینه که همیشه درحال پشت سر من حرف زدنه، همیشه داره فکر میکنه چیکار کنه یه دعوا بین همسرم و پدرش بندازه، کلا زیر پوستی با من و همسرم و اونیکی خواهرشوهرم دعوا داره، ولی خب اون خواهرشه باز دلش نمیاد که نره به منم خیلییی اصرار که بیا
یه سوال برام پیش اومد شما تو مهمونی ها جاری یا مادرشوهر به همسرتون زنگ بزنن مهمونی رو میرید یا بای ...
باید بخودم بزنگن .چن بارم دهتر خاهرشوهرم ب شوهرم زنگ زده اومده بود باراخر بش گفتم تا ب من نگفتی نیان. شوهرمم بشون گفته بود من نمیدونم برنامش چیه برا امشب خودت بزنگ ببین خونه س یا نه .
اسم کاربریم! من نمیدونستم نمیشه عوض کرد وختی نوشتم حالم اصلا خوب نبود . خلاصه شد دیگه .حالا ک شده و نمیشه تغیرش داد برای پدرمادرم فاتحه بخون خداخیرت بده💚
من باشم میرم... اینطور که معلومه،خواهرشوهرت آدم عجیبیه،اونو ولش کن بخاطر بقیه ی خواهرشوهرات،بخاطر شو ...
چی بگم، من از طرفی دلم به حال دخترش میسوزه، از بس این زن دیوانست دختر بیچاره داره تو ۱۶ سالگی با اولین خواستگارش ازدواج میکنه که فقط از اون خونه بره، شوهرم و برادرشوهرمم خیلی ناراحتن چون میدونن پسره خوب نیست، اما بخاطر اینکه خواهرشون داستان درست نکنه کلا چیزی نمیگن
دقیقا برا چی باید بری.اینا میخوان جلو اقوام داماد نگن چی شده که داییش و زنش نیومدن.بعد اینهمه داستان خودتو سبک نکن.
🇮🇷خوشا تماشای صبح فردا.خوشا بهارت شکوفه زارا.خوشا هر آنکس که دوست دارد .نفس کشیدن در این هوا را.خوشا سرودن به لحن باران.زعشق گفتن به گوش یاران.خوشا تبسم خوشا ترنم.به سایه سارت جان ایران.تو نام عشقی سلام عشقی.برای این دل تمامعشقی.تو دل ستانی تو دل نشینی.تو آسمانی ترین زمینی.خوشا ز نام و نشان گذشتن.به عشق تو از جهان گذشتن.یلان از هفت خوان گذشتن.به سان آرش زجان گذشتن.جان ایران جانان ایران🇮🇷
من باشم میرم... اینطور که معلومه،خواهرشوهرت آدم عجیبیه،اونو ولش کن بخاطر بقیه ی خواهرشوهرات،بخاطر شو ...
من یه بار تو زندگیم این اشتباهو کردم با روی خوش رفتم خونه کسی که باهاش قهر بودم انگار هیچ اتفاقی نیافتاده ،هدیه براش بردم بچه دار شده بود فکر کردم کار خوبی کردم پیش قدم شدم ولی از فرداش به هر کی میرسیدم میگفت آره فلانی گفته زنداداشم به دست و پام افتاده بخشیدمش 😐 بعضی ها لیاقت ندارن احترامشون کنی