منم متاهلم مادربزرگم دعوتمون کرده
وقتی من مجرد بودم مادربزرگم پیله میکرده به داییم که منو برا پسرش بگیره داییم موافق بوده ک قبل از هرچیزی من برام خواستگار با شرایط خوب اومد و شوهر کردم
بعد اینک من عقد کردن زن همین داییم به مادرشوهرم گفته بود خوب شد اینو گرفتید داشتن میکردن تو پاچه پسر من.
در حالی ک پسر داییمو به چشم داداش میدیدیم همبازی بودیم باهم
شوهر من از لحاظ دارایی صد هیچ از پسر داییم بالاتره
از لحاظ تحصیلی هم باز شوهر من یکی دو ترم دانشگاه رفته ولی پسر داییم دیپلم داره.اما پسرداییم چون مودب و باشعوریه مامانم و بقیه خانواده خیلی دوسش داشتن.
حالا زنداییم کلا با من چپ افتاده .
بنظرتون تو مهمونی چجوری باشم حالشو بگیرم