خسته م همسرم کلا کارای بچه ها رو دوش من گزاشته

نه فقط بگی کدوم شهری دیگه کاریش ندارم 

بخدا اینم همینه 

من اعتراض می‌کنم میگه پس چرا زن‌های اون یکی از دوستام هیچی نمیگن ؟ فقط تو ناراحتی 

عزیزم حتما با یه روانشناس صحبت کنین تا همسرت بفهمه باید کمکت کنه من یه بچه دارم صبح ها میبرمش ظهرها میرم دنبالش پاره میشم به شوهرم غر میزنم چون سرما خورده موقت خودم میبرمش گفتم صبح ها حداقل خودت باید ببریش.. دیگه وقتی یه بچه توان آدمو میگیره چه برسه به سه تا بچه!!!

اره عین شوهر منه.  سرهمین هم باش دعوا کردم که چرا تیپ میزنی مجردی میری به بهونه دعوا...

من علاوه بر کارای بچم بیرونم کار میکنم 

شرایطت عین منه...

خب ما تازه خونه جدید گرفتیم کلی زیر قرضیم شوهرم از سه جا داره پول درمیاره ولی بازم نمیرسیم چون همش پای قسط خونه میره...منم با دوتا بچه نوپا و مدرسه ای  باید همه کارهارو انجام بدم گاهی سرگیجه میگیرم گاهی قبل خواب احساس میکنم پام داره میشکنه از بس سرپا بودم

ناراحت نباش منم همینم انقد مسئولیت رو دوشمه هیچ کار و علاقه شخصی نمیتونم داشته باشم که بگم فلان چیز فقط واسه دل خودمه 

خرید خونه صفر تا صد کارایه بچه صفر تا صد تمیز کاری پخت و پز و هرچیز که فکرشو کنی  اون فقط میره سرکار و میاد شام و حمام و تنقلات و گوشی و خواب

منم خیلی خستم از روزمرگی های تکراری بدون هیچ تنوعی تازه بیشتر وقتام میگه تو چرا انقد شبا که من میام بی حوصله و خسته ای چرا همش سر درد داری 

آخه دختر من سه سالشه و خیلیییییی شیطونه قشنگ سرویس میشم

من حتی بیشتر شبا از خستگیه زیاد خوابم نمی‌بره انقد این پهلو اون پهلو میکنم تا بخوابم

خب زندگی مشترک همینه دیگه

حالا ما در فکر تعویض خونه هستیم و همسرم سرمایه گذاری کرده و باید چک پاس کنه منم با اینکه گفت واسه بچه سرویس بگیر گفتم نه خودم میبرم حداقل ۲۰ تومن پول سرویسه اینجا

واقعادیشب چشمام بتز نمیشد نفهمیدم چی خوردم چه به بچه ها دادم

خواهرشوهر من خوبه بخدا رااااااحت

همه کار با شوهرشه بیشتر وقتام شام ناهار خونه مادرشوهرشه اونم بچش سه سالشه در حد امکان میندازتش گردن شوهره و مادرشوهره 

انقد وقتش آزاده که تازه داره درس میخونه 

اونوقت من حتی نمیتونم یک ساعت همین گوشیو دستم بگیرم