افرین دقیقا
پسره از اینایی بود که حتی رخت خواب خودشو جمع نمیکرد انقد مادره لوسش کرده بوده اما الان خواهرشوهرم میگه شستن حموم و دستشویی و بالکن با شوهرمه من نمیتونم
مرغ و گوشت میخره باید همونجا بده خورد کنن من نمیتونم
وقتی جمعه ها خونس باید دو سه ساعت بچه رو کامل گردن بگیره چون من نیاز به تنهایی دارم حتی شوهرش پوشک بچه رو هم عوض میکرد
نمیدونم یا خدا شانس میده یا به قول شما اینا خودشون از اول طرفو میسازن
واسه من که سه سال طول کشید فقط بهش بفهمونم آقا صبحا میری سرکار زباله هارم ببر اونم با کلی دعوا