2777
2789
عنوان

روابط فامیلی

66 بازدید | 6 پست

من امسال پزشکی قبول شدم پسرعموم ۷ سال ازم بزرگتره و سال پنجم پزشکیشه نمیدونم چرا از بچگی یه حس عجیبی بهش داشتم

اون روز اومده بودن خونمون واس قبول من زیاد رفت و آمد نداریم 

اصن نمیدونم چیکار کنم گیج شدم

نمیدونم حسش بهم‌چیه ولی حتی اگه دوسم داشته باشه خونواده هامون طوریه که اجازه نداریم اصن باهم صحبت کنیم به هیچ وجه حتی نکاه

بخاطر همین قرار نیس چیزی بفهمم

ولی به بابام زنگ زده بود و گفته بود حواسش بهم هست تو دانشگاه کمک اینا بخوام راهنماییم میکنه ولی اصن با خود من صحبت نمیکنه 

خیلی به نظرش بچم؟

۲۴ سالشه ۱۷ سالنه

تبریک میگم بهت دختر زرنگ 

میتونم بپرسم مدرست تیزهوشان بوده یا نه؟؟

واسه روابط فعلا هم تو بچه ای هم اون فعلا به درست تمرکز کن تا بزرگتر بشی همه چی درست میشه حسش بهتم معلوم میشه عجله نکن

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

تبریک میگم بهت دختر زرنگ میتونم بپرسم مدرست تیزهوشان بوده یا نه؟؟واسه روابط فعلا هم تو بچه ای هم اون ...

آره سمپاد بودم

چجوری معلوم میشه؟ مراسم ها و عید میبینمش فقط و بجز سلام هیچی بهم نمیگیم

اون فقط یه پسر عمو هست همین اینو مرتب با خودت تکرار کن که نری تو فاز خیال پردازی و رویا یه سال پنجمی ...

دقیقا بخاطر همین میگم 

الان که هم دانشگاهیشم هم ردش محسوب میشم ولی بازم حرفی بینمون نیس 


آره سمپاد بودمچجوری معلوم میشه؟ مراسم ها و عید میبینمش فقط و بجز سلام هیچی بهم نمیگیم

خب دیگه مگه نگفتی که تو دانشگاه گفته هوات داره 

اگه مشکلی سوالی چیزی داشتی بهش گفتی معلوم دیگه که سرد جواب میده یا مث همکلاسی وو

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز