بچه من ۹ ماهشه بچه جاریم بزرگه ۸ سالشه کوچولوعم ۴ ماهشه بد این بچه بزرگه گرفته بود بچه منو هی میدوید باهاش از اینور ب اون ور بیش فعالی داره ینی همیشه تو راه رفتن عادیش میخوره زمین همش جاش زخمه بد یهو گرفت پسر منو از کمر تاپ دادن منم خندیدم با خنده رفتم گرفتمش گفتم زن عمو برو لاابجیه خودت از این بازیا کن گفت اون نمیشه گفتم چرا مامانت نمیذاره؟؟؟یهو حمله کرد رو ابجیش اونو بلند کرد بدو میکرد باهاش هی میدوید اینور اونور همه بهش میگفتن بذار زمین گوش نمیکرد اخر یر شوهرم سرش داد گفت بذارش دیگه اونم گذاشت قهر کرد رفت ی گوشه نشست همه هم وتسه من قیافه گرفتن
ﻭ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺩﺭﻭﻏﻲ ﻛﻪ ﺯﺑﺎﻧﺘﺎﻥ ﮔﻮﻳﺎﻱ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ، ﻧﮕﻮﻳﻴﺪ : ﺍﻳﻦ ﺣﻠﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺣﺮﺍم ، ﺗﺎ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﻓﺘﺮﺍ ﺑﺰﻧﻴﺪ [ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺣﻠﺎﻝ ﻭ ﺣﺮﺍم ﺣﻜﻢ ﺧﺪﺍﺳﺖ ] ; ﻣﺴﻠﻤﺎً ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﻰ ﺑﻨﺪﻧﺪ ، ﺭﺳﺘﮕﺎﺭ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﺪ .(١١٦نحل) دوجمله از #مالکوم_ایکس"اجازه ندهیم کسی که به ما ظلم میکند قواعد بازی را تعیین کند"."اگر نفهمید آمریکا در دنیا چکار میکند، نمیتوانید بفهمید در کشور خود چکار باید بکنید".
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
خب پیش فعالی داره ببرنش دکتر بچه رو چرا هی دعوا میکنن
بعضیا فقط بلدن بزان
نظرات ما از پرسه زدن در شبکه های اجتماعی سرچشمه میگیرن ،نه مطالعه کتاب ها ....این تقلید از دانایی ،درواقع الگوی جدید نادانی است ........... اینستاگرام پرشده از رقص یه مشت زن و شوهرخل و چل که باقر کمر،صاحب خونه و ماشین میشن،اونوقت دانشگاه رفته هامون یا تو اسنپ کار میکنن یا پیک موتوری........
آقا نیستم هی نگین مردی 😐 💙یه اس اسی ام ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (یک طرفه بودن میتونه همه چیو خراب کنه از جاده بگیر تا احساسات) تـــــو ماه من بودی اما سرت باستاره ها گرم بود. شاید یروز منم به ارامش رسیدم نرسیدمم نرسیدم اصلا به جهنم بچرخ تابچرخیم 😂 میگن اکثرمردها اولین شاخه گلی رو ک دریافت میکنن سرقبرشونه پس منم مرد محسوب میشم🙂
روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی