یبار دیدم دستش تو دماغش کرد مالید به تخت
یه مدت خوابگاه بود میومد نگو لباسای خانمی خیس بوده تو ساک نکرده در بیاره نمش بره
الانم قاشق چای خوریم رو قندون بود داشتیم صحبت میکردیم برداشت مالید به تمام صورتش دسته شو تو دهنش میکرد حتی یه جایی داشت میرفت تو دماغش قاشق برا سرویس جهیزیه ام هست بهش حس بدی گرفتم
تختش همیشه بهم ریخته است رو تشک خود خوابگاه میخوابه ملحفه میره کنار
خیلی هم ادعای خانه داری میکنه و همش غذا میپزه 😭😭😭😭 واقعا دیگ دارم بالا میارم