2777
2789

پسرش ۶ ماهش بود که جدا شدن رفت از اون موقع سر جمع ۲ . ۳ بار اومد دیدن پسرش برادرزادم الان ۴ سالشه 

آخرین بارم پارسال اومد دیدنش امروز که اومد برادرزادم نمیشناختش هی اسمشو صدا میکرد بیا بغلم اما برادرزادم نمیرفت سمتش هر چی من گفتم برو مامانه میگفت نه مامانم اونه مادر منو میگفت مامان 😞

با اینکه دل خوشی از زنداداشم نداشتم ولی دلم براش گرفت

 امروز کلی گریه کردم دلم براش سوخت

چرا باید یه بچه مادرشو نشناسه 🥲

تو قشنگترین اتفاق زندگی منی 🤍

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

برای هر دو ناراحت شدم 

هیچ مادری نمیخاد تو این موقعیت باشه ولی شرایط نمیزارع

خدایا «حیات» ما رو چنان قرار بده ک در « ممات»ما «مردم» اندوهگین و«هرزه‌گان»شادمان شوند.                                               وهذا یوم فرحت به آل زیاد و آل مروان!                من هموطنانی در ترکیه ،سوریه،یمن،امریکا،فلسطین،عراق ،فرانسه ،لبنان و... دارم و بیگانگانی در شهرهای ایرانم                                      💔همین قدر تلخ💔.                              

الان میان خودتو سرزنش و محکوم میکنن

بدجایی اومدی واسه تعریف

(👰‍♀💍)از کاربران نی نی سایت درس های زیادی گرفتم یاد گرفتم طرز فکر همه انسان ها شبیه من نیست و همه آدمها با اعتقادات خودشان زندگی کنند پس از هرکسی انتظار هر‌گونه رفتاری را داشته باشم❤️به هیچکس اعتماد نکنم شاید متشخص ترین افراد فیکی بیش نباشند❤️احترامم نسبت به افراد را به شعورشان گره بزنم❤️بیش از حد با کسی بحث نکنم چون آرامش خودم از بین خواهد رفت❤️آدمهای بی ادب و عقده ایی را درک کنم شاید گذشته تلخی آنها را به اینجا رسانده❤️

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز