خاله م خونش دو طبقه مستقل و جدا بود
طبقه بالا عروسش بود پایین اینا
بیچاره کرد عروس رو ،به اینکه خواهر عروسش یا خاله ش(یه خاله مجرد جوون داشت)اومدن خونشون و نشستن باهم تخمه خوردن و فیلم دیدن هم کار داشت دیگه ببین در این حد
اصلا به روی عروس نمیآورد
پسرش میومد پایین میگفت پسر بیچاره من میری کار میکنی زحمت میکشی که همش فامیل زنت اینجا باشن
بعد خودش یه مادرشوهر داشت خانوم
این چیزی که من خودم دیدم
کلا چه با خانواده زن چه مرد فاصله مطمئنه باید حفظ بشه
به ندرت آدم ها تو این جایگاه ها وجدانی عمل میکنن