به نظرتون با این شرایط من بچه دوم بیارم

اره عزیزم هردومون همدیگرو دوست داریم ولی درگیر مشکلاتیم فعلا ... همین مشکلاتم باعث شده کم طاقت بشیم و گاهی خیلی اذیت بشیم برام دعا کنید همه چی حل شه به مراد دلم برسم

بخدا    که  برای بچه آدمیزاد    از نون و‌پول و... بالاتر 

عشق پدر و مادر   بین هم   تو خونه است

اسی    بین تون  علاقه  نیست

چرا  بچه  رو  هم   به  این  محیط  اضافه میکنی

هر قدر   پدر  خوبی   باشه

فکر   میکنی    بچه  نمیفهمه    نبود محبت بین شما رو؟

ضربه   نمیخوره؟

پس   فردا   الگو   زندگی  شما   رو   با   شریکش   داشته باشه

پشیمون  نمیشی؟؟  

قرص متادون میخوره شوهرت

ازش بپرس قرص متادون میخوره؟ دقیقا بی میلی جنسی شدید افسردگی بهانه گیری و مشکل بچه دار شدن میاره

اگر آره کمکش کن کنار بذاره

اگه از اینکه رابطه جنسی نداری اذیت نمیشی و فکر میکنی بی محبتی همسرت اذیتت نمیکنه

بچه دوم بیار

قبلش حتما مشاوره برو

ببین خواسته دل خودت چیه

ممکنه رابطه جنسی نداشتن روی اخلاق تاثیر بذاره و رفتارت با بچه ها بد بشه و در حقشون کوتاهی کنی

اما اگه خودت نیازی جنسی نداری و برات مهم نیست و میخوای به زندگیت ادامه بدی دو تا بچه از یکی خیلی بهتره

سعی کن غذاهای همسرت رو گرم کنی ،طبعشون رو گرم کن تو چاییش گلاب با زعفرون یا چوب دارچین بریز، به جای قند کشمش و خرما بذار تو ماستش نعناع خشک یا سیر بریز

اما خودت زیاد گرمی نخور تا اذیت نشی

اصلا و ابدا

با اون شرایط همین یکی رو هم نباید میاوردی چه برسه دومی

لزوما قرص متادون نیست ویژگی های شوهرشو گفت کپی برادرشوهر منه، مشکل داره بچه دار نمیشه هیچ کاری نمیکنه هیچ دستاوردی تو زندگیش نداره البته شوهر اسی بهتره اون مثل جنازس هیچ جوره نمیشه روش حساب کرد

عزیزم اون تامیکی ک زده بودی همسرت ۶ سال باهم رابطه نداریو خوندم تاپیکهای منو بخون شوهرت فک کنم عین نامزد سابق من،من پارسال عقد کردم و متوجه شدم هم جنس گراس تو همین عقدم طلاق گرفتم ازش ،به رفتاراش مشکوک شدم تا چتهای عاشقانشو با یه پسر تر.نس تو گوشیش دیدم،منم از لحاظ مالی و ظاهری اتقد خودم بالا بودم ک خودش میگفت باورم نمیشه باتوام یعنی مخانواده ی خودش تو کف چهره و هیکل من بودن وخودمم خیلی باهاش گرم میگرفتم ولی وقتی ک میخواست رابطه برقرار کنه یه بار میگفت عشقم ببخشید اگر حسم کمه مسکن خوردم عشقم ببخشید اگر حسم کمه فلان شده،یه بار ک وسط رابطه کلا نعوظش از بین رفت و کلا داستانش خوابید و بعد به شدت عصبانی شده بود و همیشه تو تایم رابطه خیلیی نگران نعوظش بود و هی به من میگفت زود باش زدودباش یا مثلا حین رابطه یهو با اکراه و حالت بد میگفت اه انقدر بهم دست زدی زخمم کردی یا دقیقا اونم میگفت چرا ارایشت میماسه برای بقیه این شکلی نیس با اینکه من خدای ارایش کردنم بین دوست و فامیل تو جیبشم دیدم که قرصهایی که واسه نعوظ هست استفاده میکنه ظاهرش به شدت مردونه مذهبی ولی بدون اینکه بدون چندبار تستش کردم تو واکنشهای ناگهانی بدنش حالت اوا خوااهری و زنونه داشت در صورتی ک وقتی حواسش بود ظاهرو رفتارش از هزارتا مرد مرد تر بود تا او چتهای عاشقانرو ک دیدم دیگه تموم کردم چون از اول مطمین بودم  بخودم ک ظاهرم و اینا ایراد نداره مثلا بعد یک ماه دوری میرفتم خونشون اصلا حرف رابطه نمیزد میگفت عشقم خستم و میخوابید داستان از جای دیگ میلنگه،اینارو گفتم بهت بگم گلم حس کردم وظیفمه ولی به نظرم شوهرت خیلی از چیزایی ک گفتی عین نامزد سابق من مواظب خودت باش

واقعا فکر میکنی زندگی هست که باید حفظ بشه 

اصلا اون قسمت بدنش کار نمیکنه خرابه مشکل شدید ناتوانی داره با این چیزا درست نمیشه ۶ سال بدون رابطه ...

اون توصیه های شما برای کساییکه رابطه دارن ولی ماهی دوماهی یه باره ...این ۶ سااااال

شوهرش کجا خوبه اینهمه تحقیر و مسخره میکنه حتی نگاه محبت یا گرم بهش نداره 

هیچ راهی نداری جز استفاده از دارو و مکمل و رژیم غذایی 

مثل همون ۶ سال قبل 

یا بهش بگی که بچه دوم میخوای 

اسی

مشکل از همسرته

منم نامزدداشتم از وجودم ایراد میگرفت.

هرچی تو محل کارم ،همکارانم،مراجعین و... ازم تعریف میکردن این نه.

چرا چاقی

چرا بدمیخندی

چرا غبغب داری.

چرا گودر کمر داری