عزیزم من دست خودم نیس دلم هموز پره ازاون روزا اخه خیلی دوسداشتیم هموتازگیا هرجی میگدره بیشترقدرمومیفهمه چقدر کتکم زده و تودکشی یبارگردم ازدست خودشو مادرش ناموفق بوده ولی بازم پاش موندم هروزبیشترعاشقش موندم همیشه باخندا شادیوخوش خلقی بابی حرمتیاش غرزدناش کنارمیام یامقابله میکنم
مادرشم بخداواگذارکردم خیلی سخته تازگیابطور اساسی دورشو خط کشیدم۴ماهیه چون خارذلیلم میکردتوفامیل کسی حق نداشت بگه فاطمه خوبه یازیباس حسابی بهش برمبخوردمنوخراب میکرد
برام دعاگن تابد دورشو خط بکشم
خاب دیدم موقع حسابرسی اون دنیاس و اون عفریته ک بشدت مدهبیه میختد رد بشه وقتی میخاس رد بشه گفتن اعنال واجباتت سرجاشه همش خوبه ولی بدنت بوی تعفن بدی میده گفتم ایناحق منه امیدوارم زندا باشم ببینم خفتشو