دختر خوب زندگیتو بکن.داری مثل یه خانوم رفتار میکنی.خودتو درگیر این حرفا نکن.آرامش الانتو بخاطر حرف بقیه خراب نکن.دیگه هم اینجا حال خوبت رو نگو ،چون میبینی که داره به زور میکنه تو مغز و روح و روانت که تو بدبختی خودت نمیفهمی.
بله من از اول داشتم
ولی اگر نداشتن هم نمی‌رفتم خونه مادر همسرم برای زندگی
هرچند واقعا آدم های خوبی هستند
من ٧سال و نيم با خونواده شوهرم بودم
فوق العاده عالي بود و هرلحظه دعاشون ميكنم
بعد هم خواستيم خونه بخريم كلي كمكمون كردن خريديم و مستقل شديم
ولی من برعکس
میگم کاش نزدیک مادرشوهرم بودیم
اون منطقه شون دوس ندارم اصلا وگرنه حتماا میرفتم
من با مادرشوهر یه جا زندگی نکردم ولی یه تایمی بود که مادرشوهرم اصلا خونه خودش نمیموند و ۸۰ ۹۰ درصد وقتش هم پیش ما بود،خیلیا میگفتن خیلی زن ارومیه ولی اونم به جای خودش خیلی حرفا میزد،به خیلی چیزا گیر میداد،اینقدر فشار بهم میومد که کلا عصبی شده بودم،در کل نزدیک بودن زیادی اصلا خوب نیست حتی اگه طرفت فرشته باشه
خوشبحالت،آرزوی اینو داشتم که خانواده شوهرم باهام خوب باشن،بد نیستنا،درواقع اصلا کاری به کارمون ندارن،مثلا مادرشوهرم اگه تا صد سال منو نبینه اصلا براش مهم نیست،از شدت سردی و بی محبتیا،کلا هیچی براشون مهم نیست،البته کم و کاستیمون رو میبینه ولی محبتی نمیکنه
