تولده دختر عمم بود مامانمو دعوت كرد و دختر عمم دختر عمه ي شوهرمم ميشه بعد من ب شوهرم گفتم ميخام برم اونم دعوا كرد و نزاشت برم .من عقدم ب مامانم گفتم خودش بره بعد شوهرم جلو خانوادش ب من فوش داد كه چرا خاستم برم و ي بگو مگويي كرديم وقتي تنها شديم محكم زد توي صورتم دلم واقعن شكست
چون رفتار درستی نکردی که تکرار نکنه یا کنار نذاشتیش
گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهایتان زخم دار است با ریشه چه می کنید؟گیرم که بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای پرواز را علامت ممنوع می زنید با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید؟گیرم که می کشید گیرم که می برید گیرم که می زنید با رویش ناگزیر جوانه ها چه می کنید؟