تولده دختر عمم بود مامانمو دعوت كرد و دختر عمم دختر عمه ي شوهرمم ميشه بعد من ب شوهرم گفتم ميخام برم اونم دعوا كرد و نزاشت برم .من عقدم ب مامانم گفتم خودش بره بعد شوهرم جلو خانوادش ب من فوش داد كه چرا خاستم برم و ي بگو مگويي كرديم وقتي تنها شديم محكم زد توي صورتم دلم واقعن شكست
البته يه ضرر ماليم كرد حدودن هشتاد ميليون خيلي ناراحت بود
خودتو داری الکی توجیه میکنی
گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهایتان زخم دار است با ریشه چه می کنید؟گیرم که بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای پرواز را علامت ممنوع می زنید با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید؟گیرم که می کشید گیرم که می برید گیرم که می زنید با رویش ناگزیر جوانه ها چه می کنید؟
من نرفتم ساكت بودم اون خريد گذاشت تو دستم منم خوردمش ولي ي كلمه نگفتم اخه يكمم شكموم😕
چه بد!!یعنی تا این حد شکمویی!از تصور اینکه یه مرد زنش روبزنه و بعد ببردش بیرون براش خوراکی بخره اونم نتونه جلوی خودش روبگیره و بخوره ناراحت شدم!اون مرد در موردت چی فکر میکنه حالا؟!
از الان جلوی خانواده هاتون بحث میکنید ؟ لطفا از الان واسه همسرت این موضوع رو جابنداز که جلوووو هیچ کس بگو مگو نداریم ، چه فایده ای داره که پشت سر خودشم فحش بده .. خودتون هم رعایت کنید دوست خوبم .. نزارید از الان این چیزها عادی بشه واسه هردوتون..
گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهایتان زخم دار است با ریشه چه می کنید؟گیرم که بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای پرواز را علامت ممنوع می زنید با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید؟گیرم که می کشید گیرم که می برید گیرم که می زنید با رویش ناگزیر جوانه ها چه می کنید؟