من خودم ناراحتم از این وضع زندگیم خدا به هیچ چیز من رحمش نیومد و بچمو هم اینجور کرد منم میخوام خدارو تو این مورد درنظر نگیزم و به ارامش و راحتی خودم و بچم فک منم من الان ندیدمش دارم روانی میشم همش در حال گریه و جیغ کشیدنم اکر بدنیا اومد و دیدمش بغلش کردم مرد چی انوخت هیچوقت نمیتونم زندگی کنم خودکشی میکنم از داغش
بازم تسلیم نشو. قشنگ تحقیق کن و دکترای جدید برو. آخه من دیدم تو این آزمایش‌ها به خواهر دوستم گفتن عقب مونده اس سر بزرگ تن کوچیک داره بعد سقطش کردن حالا همه پرستارها میگفتن همه چی نرمال بوده نه سر بزرگ نه تن کوچیک
خوب خوب خوب فکر کن!
اون کسی که باید جوابگوی وجدانش باشه شوهرت و پدرت نیستن!
امشب تمام مراحل سقط و بعدش رو برای خودت مرور کن! تو با تمام سلولهای بدنت این مراحل رو تجربه میکنی و بعد هم همه فراموش میکنن جز خودت!
تصمیمت رو بگیر عزیزم! نزار ارامش یک عمر ازت دور بشه
بچه من اول اخر میمیره یه دکتر دو تا دکتر سه تا دکتر اشتباه میگن همه اشتباه کردن یعنی پنج تا سونو و اکو گرفتم پیش بهترین دکترا شهر تا پا داشتم دویدم با خودم عهد کردم فقط یه دکتر بهم بگه علاج داره با عمل خوب میشه بعد از تو اد با این وضع وخیم قلبش نگهش میدارم نشد که نشد که نشد من خودم حسم میگه بدنیا هم بیاد خیلی زیاد بمونه شاید یه ماه طاقتش ندارم ببینمش و بمیره از همین الان به مادر گفتم واس سقط چشمامو ببندی نبینمش 😭😭😭
دوستم بچش کلیه نداشت سقط نکرد بچه که دنیا اومد شیرش داد بعد دوساعت فوت کرد اما میگه اینجوری دلم راضی تره میگم به درد خودش مرد
چرا عذاب وجدان بدم وقتی اندازه موها سرم اکو و سونو گرفتم و با تضمیم گفتن بعد از مرگ نهایت یک روز یا چهار روز زنده میمونه و بعد از عمل هم تو هیچ جای دنیا هیچکس نمیتونه علاجش کنه بیارمش و چهار روز نگاش کنم تا بمیره درسته ؟؟؟؟
عزیزم من فقط میگم خوب فکر کن و تصمیم بگیر
شاید هم عذاب وجدان نگیری! چون دید انسانها و اعتقاداتشون فرق داره.
من تجربه ای که توی سقط خودم و اطرافیانم داشتن و دیدم رو میگم.خودم رو گداشتم به جای تو و همه چیز رو مرور کردم!داشتن فرزند بیمار خیلی خیلی سخته ! داغ بچه هم سخت و کمر شکنه.
برای من راحت تره بگم بچم مُرد!
دیگه بیشتر از این ادامه نمیدم
برات ارزو میکنم زود زود حال خودت و دلت خوب بشه.
