امروز صبح شوهرمو بابام باهم رفتن یه جایی من خاب بودم شنیدم بابام اومده و داره بامامانم دعوا میکنه و به شوهرم فحش میده و میگه رفت چون خاب و بیدار بودم درست نفهمیدم بعد که اسم شوهرمو آورد مطمئن شدم درمورد شوهر منه خیلی عجیبه این کار بابام آخه همیشه بابام با شوهرم خوب بودو منمکه دعوا میکردم همش طرف اون بودفهمیدم شوهرم باش نیومده و شوهرم از پیش بابام جیم شده ولی حس کردم بابام دیدتش داره یه کاری میکنه آنقدر عصبانیه شوهرم اومد بابام گف کجا بودی گف یکیو پشتم سوار کردم به شماچه منم دعوا کردم بگو چیکارکردی و اینا اونم بی ادب میگف خوب کردم و هیچکی بم نمیگف چیده بابام شوهرمو برد کوچه اونجا فهمیدم حسابی دعواکردن یعنی نمیدونم چیشده بابام چراانقد عصبانیه
من به زودی بارداری سالمی رو تجربه خواهم کرد🤰😍هرچی خدا بخاد خدا که بد نمیخاد🤗یاربی
دیوانه و دلبسته ای اقبال خودت باش/سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش/یک لحظه نخور حسرت آنرا که نداری/راضی به همین چند قلم مال خودت باش/دنبال کسی باش که دنبال تو باشد/اینگونه اگر نیست به دنبال خودت باش/پرواز قشنگ است ولی بی غم و محنت/محنت نکش از غیر و پروبال خودت باش/صد سال اگر زنده بمانی، گذرانی/پس شاکر هر لحظه و هر سال خودت باش