امروز صبح شوهرمو بابام باهم رفتن یه جایی من خاب بودم شنیدم بابام اومده و داره بامامانم دعوا میکنه و به شوهرم فحش میده و میگه رفت چون خاب و بیدار بودم درست نفهمیدم بعد که اسم شوهرمو آورد مطمئن شدم درمورد شوهر منه خیلی عجیبه این کار بابام آخه همیشه بابام با شوهرم خوب بودو منمکه دعوا میکردم همش طرف اون بودفهمیدم شوهرم باش نیومده و شوهرم از پیش بابام جیم شده ولی حس کردم بابام دیدتش داره یه کاری میکنه آنقدر عصبانیه شوهرم اومد بابام گف کجا بودی گف یکیو پشتم سوار کردم به شماچه منم دعوا کردم بگو چیکارکردی و اینا اونم بی ادب میگف خوب کردم و هیچکی بم نمیگف چیده بابام شوهرمو برد کوچه اونجا فهمیدم حسابی دعواکردن یعنی نمیدونم چیشده بابام چراانقد عصبانیه
من به زودی بارداری سالمی رو تجربه خواهم کرد🤰😍هرچی خدا بخاد خدا که بد نمیخاد🤗یاربی
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
تازه منم شک کردمگفتم گوشیت بده دیدم قفل گذاشته تو واتساپ رو چندتا گفتگو رفتم تو تنظیمات قفل گفتگو گفتم باز کن گفت نه بعد دیدم اونجا رو زده همه قفل پاکشده چتاش حالا بامن دعوا داره چیز مهم داشتم به خاطر تو پاک شد
من به زودی بارداری سالمی رو تجربه خواهم کرد🤰😍هرچی خدا بخاد خدا که بد نمیخاد🤗یاربی
خوش باش که هر که راز داند•°•داند که خوشی خوشی کشاند•°•شیرین چو شکر تو باش شاکر•°•شاکر هر دم شکر ستاند✨💛من یه زن خیلی خوشبختم تو روزهای خوب زندگیم هستم ولی منتظرخوشبختی بیشتر و روزهای بهترم.......