۲۴ سال زندگیم ازم گرفته یبار باعث طلاقم شد
کل ۲۴ سالم مثل زهرمار ن پیشرفتی ن چیزی ن جوونی ن یروز خوش
محدودیت شدید بخاطر اینک خانم حرف دروغ زیاد میذاشت پشت سرم و منه ساده هم یکی جلوم خرابکاری کنه نمیرم بگم ولی اون ذاتش خراب
ینی هر چی خواستگار داشتم ا دست دادم
زورش میاد یکی بیاد سمت من خوشش بیاد ازم
بعد امشب هم تو عروسی چن تا خواستگارام بود من جلوتر رفتم سمت ماشینا اون خواستگارامم نبودن
ولی دراومد سریع سریع پیش بابام میگفت ببین کجا رفته
بعد منو دید خودشو زد اون راه
خیلی زیرابی میره