خواهرم قهره ب نظرتون خونه اش برم❓❓

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

مهستیmahasty

عضویت: 1397/05/18

تعداد پست: 25120

مادر وقتی مدیریت بکن و تو خونه به یکس اعضا که از خونه رفته و ازدواج کرده احترام بزاره بقیه هم یاد می ...

این خواهره وقتی ازدواج کرده بچه های دیگه به دنیا امدن

منم یه دختردایی داشتم تک بود بعد ازدواج مادرش باردار شد و بچه دیگه اورد داماد هنوز هم چشم دیدن اون بچه رو نداره و ازش بدش میاد. به قول استارتر انگار کلاه رفته سرش و بیشتر اموالی که قرار بوده بهش برسه نابود شده

یه عده فقط می خوان ثابت کنند که از همه بدبخت تر هستن! اینها واقعا بدبختند.

1404/07/20

08:03

عضویت: 1401/10/24

تعداد پست: 2013

نه . اون تک فرزند بوده ما بعد ازدواجش ب دنیا اومدیم . هم خودش هم شوهرش از ما بدشون میومد .شوهرش انگ ...

چقدر آدما عجیبن

بگو بنده خدا تو که رفتی هیچی هم نصیبت نشد

حالا ن اون زمینه بهت رسید ن خانوادت حس خوبی به اطرافیان دارن

خدا جونم زندگی مو به خودت گره بزن گره ی کوووووووررر

1404/07/20

08:04

ریحانه

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

مدیر استارتر

عضویت: 1404/04/18

تعداد پست: 997

فکر میکنم خیلی دلش ازتون شکسته خودم خواهر بزرگه هستم و درکش کردم اینکه اسم میذاره کار خوبی نیست ولی ...

ما صدبار رفتیم خونه راه نمیده . حواب تلفن نمیده . سر عقد و عروسی و زایمانمون هیچ کدومو نیومد .حتی مراسم فوت بابام نمیومد با منت کشی اوردیمش حفظ ابرو کنیم . از ما از بچگیمون متنفر بوده .

1404/07/20

08:05

مدیر استارتر

عضویت: 1404/04/18

تعداد پست: 997

مادر وقتی مدیریت بکن و تو خونه به یکس اعضا که از خونه رفته و ازدواج کرده احترام بزاره بقیه هم یاد می ...

مادرمم زود فوت کرده . بابام از بچگیمون مریض شد کلا بیمارستان بود ما همراه میموندیم . اون یه روزم نموند. بعد بابامم فوت کرد.

1404/07/20

08:06

farhna

عضویت: 1396/09/17

تعداد پست: 4189

نه عزیز زنگ نزنید بهتره

1404/07/20

08:07

عضویت: 1401/10/24

تعداد پست: 2013

این خواهره وقتی ازدواج کرده بچه های دیگه به دنیا امدن منم یه دختردایی داشتم تک بود بعد ازدواج مادرش ...

بله من متوجه نشده بودم اینو

واقعا هر کسی یجوری داره با خانواده کلنجار می‌ره

کسی که تک فرزند یکجور کسی هم که خواهر و برادر داره اینجوری

خدا جونم زندگی مو به خودت گره بزن گره ی کوووووووررر

1404/07/20

08:07

مهستیmahasty

عضویت: 1397/05/18

تعداد پست: 25120

بله من متوجه نشده بودم اینوواقعا هر کسی یجوری داره با خانواده کلنجار می‌رهکسی که تک فرزند یکجور کسی ...

به نظرم بیشتر داماد خانواده ذهن خواهر رو مسموم کرده طوری که چشم دیدن خواهرهاش نداشته باشه

یه عده فقط می خوان ثابت کنند که از همه بدبخت تر هستن! اینها واقعا بدبختند.

1404/07/20

08:09

عضویت: 1401/10/24

تعداد پست: 2013

مادرمم زود فوت کرده . بابام از بچگیمون مریض شد کلا بیمارستان بود ما همراه میموندیم . اون یه روزم نمو ...

خدا بیامرزتشون

خدا جونم زندگی مو به خودت گره بزن گره ی کوووووووررر

1404/07/20

08:09

مدیر استارتر

عضویت: 1404/04/18

تعداد پست: 997

بچه ها من انتظار ندارم اصلا همراه بمونه گفتم شاید بره سر بزنه . اخه خواهرم و خودمون با همه اینا اون خواهر بزرگه رو ک قهره دوسش داریم . از همون اول خیلی تلاش کردیم باهاش ارتباط بیگریم . ولی متوجه میشدیو دوس نداره. همش دنبال بهونه بود کات کنه . همیشه شوهر ماهارو مسخره میکرد پیش بچه هاش. اینارو پسرش بهمون گفت . جلوی خودش یهو گفت شماها چقدر ساده اید میاین پیش مادرم . این از شما متنفره . در موردتون فلان حرفارو همیشه میزنه . ماهک گفتیم راست میگه خواهرمم گفت هر جور دوس دارین میتونین فکر کنین . برام مهم نیستین ماهم قهر نکردیم ولی خودش بعد این حرفای پسرش بدتر شد و میگفت خونه ام نیاین اصلا

1404/07/20

08:13

مدیر استارتر

عضویت: 1404/04/18

تعداد پست: 997

به نظرم بیشتر داماد خانواده ذهن خواهر رو مسموم کرده طوری که چشم دیدن خواهرهاش نداشته باشه

شوهرش همون سال پنجم ازدواجشون فوت کرد. ما اون موقع زیر ۶ سال داشتیم

1404/07/20

08:14

عضویت: 1401/10/24

تعداد پست: 2013

به نظرم بیشتر داماد خانواده ذهن خواهر رو مسموم کرده طوری که چشم دیدن خواهرهاش نداشته باشه

بله فکر میکنم همین

خدا جونم زندگی مو به خودت گره بزن گره ی کوووووووررر

1404/07/20

08:16

مدیر استارتر

عضویت: 1404/04/18

تعداد پست: 997

مادر وقتی مدیریت بکن و تو خونه به یکس اعضا که از خونه رفته و ازدواج کرده احترام بزاره بقیه هم یاد می ...

مادر من وقتی منو باردار شد دیابت گرفت و از همون روز همش بیمارستان بوده تا چند سال یعنی بیشتر از نصف سال رو بیمارستان بستری میشد . بعد پاهاشو از دست داد و پوشکی شد خواهر دومی ام نگهش میداشت . پوشک میکرد و دکتر میبرد . ولی خواهر اولیم همش میگفت من میخوام وصیت کنم هر وقت ب این روز افتادم بچه هام منو بزارن سالمندان .خودم اصلا میرم . بچه چرا باید برای مادر تو زحمت بیفته . اینارو میگفت و اصلا یه روزم تو بیمارستان پیشش نموند

1404/07/20

08:20