2777
2789
عنوان

زنداداشم پسر شش سالمو از خونش بیرون کرده

| مشاهده متن کامل بحث + 3365 بازدید | 117 پست
نگو دختر،خدا غضبش میگیرهدختر که عزیزتره،خدا هیچ مادریو با بچش امتحان نکنه

خوب این از بیشعوری اونه وقتی دخترش دنیا اومد براش کادو گرفتم با شوق رفتم دیدنش   اون حتی دست خالی هم نیومددیدن پسرم  بعضی آدما واقعا آدم نیستن

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

مطمئنی؟

یه بار بچه داداشم خونمون خوابش برده بود وقتی بیدار شد همش گریه میکرد منم بغلش کردم بردمش خونشون همسایه دیوار به دیواریم رفته به مامانش گفته عمه منو زده🤣😂

ادعاها کیلومتری ، اثبات ها میلیمتری!

بابا اعتماد به سقف دمت گرم😆درضمن علف باید دهن بزی شیرین بیاد که اومدهاون عشق وحالشو باداداست میکنه، ...

دادا شم همش میگه این دیوونه چی بود خدا نصیبم کرد  را به را آبروشو میبره جدی میگم

بخدا خیلی راحته،اصلا آدم خونه مادرشوهر وخواهرشوهر مجبوری میره به احترام همسرشوگرنه دلش نمیخاد سالها ...

تو اینطوری هستی. من یه دونه زن داداش ندارم دوتا دارم با اون یکی عین خواهریم بسیار با فرهنگ باشعور هیچ مشکلی با ما نداره منم با خانواده ی شوهرم مشکلی ندارم عالی هستیم به خاطر همین یکی که آدم نیست رو نمی تونیم تحمل کنیم چند سال تحملش کردیم دیگه نمیکشیم

نمیدونم طبق کامنت بالاتر خودت شاید چون تو خیلی خوشگل و پولدار و با معرفتی دلش تنگ شده برا خودت و بچه ...

نه عزیزم  به حمایت ما توی فامیل نیاز داره چون ما حمایتش نکنیم هیشکی آدم حسابش نمیکنه و باید به همه جواب پس بده

باید بیرونش کنن؟ اون همیشه طفلک نمیمونه بزرگ میشه ویادش میمونه

حتما کارد به استخونش رسیده که اینکارو کرده 

يک‌ روز كه تصورش را نمیكنی،جايی كه در خواب هم نديده‌ای،لحظه‌ای كه به هيچ چيز فكر نمیکنی،و تازه رها شده ای از بند آرزو،از جانب پروردگار دريافت خواهی كرد ،چيزی فراتر از آنچه در طلبش بودی...

بچه ی من الان یه مرد کامله جونم اون مال بچگیاش بود بفرستم خونه ی کسی؟ 😏  از هیچی خبر نداری بهتره هیچی نگی اون موقع که این دیونه بچه ی من رو بیرون کرد بچم 4سالش بود الان یه آقاست تحصیلکرده وخوش قیافه  چشمم کف پاش خدارو شکر حال روزمون از اون خیلی بهتره 

خوب این از بیشعوری اونه وقتی دخترش دنیا اومد براش کادو گرفتم با شوق رفتم دیدنش اون حتی دست خالی هم ...

ماهم  همینطور،همیسه دست پر میرفتیم خونس،البته شهر دیگس و یدونه فقط خواهرشوهردارم،و تواین۱۵سال سه باررفتیم

اون زیاد میومد ولی وقتی بچم دنیا اومد یه زنگم نزد چه برسه کادو

ولی توهمه چیز نظر میداد تو همه چیاااا

منم بدشو نگفتم به شوهرم تا روزگار به همسرم خودش ثابت کرد که بدرد نخوره،

مثلا به همسرم ازشهر دور میکف،بازنت سرد باش،خشن باش وازاین خرفا...

ولی فهمید همسرم قصدش پاشبدن زندگیمونه و سالهاس قطع رابطه س،ولی نه اسمی ازش میاریم نه چیزی

حتی از قلب وذهنم کلا رفته،انکارنیس

چون علاقه ندارم بشینم باافکار منفی و سخن چینی ازاینو اون،انرژی منفی به زندگیم بدمو خودمو پیرکنم

ذهنمم درگیرش نیس

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792