چیزی نمیگم چون دلم خیلی از این دنیا پره...میخوام ازت هر چی بگم بغضم گلومو میبره...آدم یوقتا از خودش بی حرف باید بگذره...این روزهای آخرو ساکت بمونم بهتره...
گاهی آدمها وقتی خیلی بهشون میچسبی و مدام دنبال توجه و حضورشون هستی، نه اینکه نزدیکتر بشن، بلکه بیشتر ازت فاصله میگیرن. این وابستگی افراطی مثل یه دیوار نامرئی بین شما و اونها ساخته میشه؛ دیواری که هرچی بیشتر بهش ضربه بزنی و سعی کنی ازش رد بشی، بلندتر و غیرقابل عبورتر میشه. انگار اونا نیاز دارن که خودشون رو آزاد و نفسکشنده ببینن، و وقتی خیلی بهشون نزدیک میشی، احساس خفه شدن میکنن و میرن.از طرف دیگه، وقتی پرخاشگری و داد و فریاد میکنی، با عصبانیت سعی میکنی اونها رو کنترل کنی یا واکنشی بگیری، اما نتیجه برعکس میشه. این رفتارها نه تنها باعث نمیشه که بهت نزدیکتر بشن، بلکه باعث میشه ازت بیشتر فرار کنن. چرا؟ چون آدمها طبیعتاً دنبال آرامش، صلح و حس امنیت هستن، نه تنش و استرس. وقتی با داد و فریاد و عصبانیت به سمتشون میری، بیشتر از همه احساس خطر میکنن و واکنششون فرار و فاصله گرفتن خواهد بود.حقیقت اینه که گاهی بهترین راه اینه که بیتفاوت و بیاهمیت باشی. نه اینکه سرد و بیاحساس باشی، بلکه طوری باشی که به جای چسبیدن یا پرخاشگری، خودت ارزشات رو بدونی و اجازه بدی که دیگران جای خودشون رو پیدا کنن. وقتی بیتفاوتی یا بیاهمیتی آگاهانه داشته باشی، نه از سر بیاحساسی، بلکه از سر آرامش و اعتماد به خود، میبینی که آدمها بدون فشار و اضطراب به سمتت میآیند یا حداقل جای مناسب خودشون رو حفظ میکنن.این که همیشه بخوای کنترل کنی یا به زور نگه داری، مثل آب گرفتن توی دستهای پر از سوراخه؛ هرچی بیشتر تلاش کنی، بیشتر از دستت میره. اما وقتی آرام باشی،و بزاری هر کسی به میل خودش بیاد یا بره، اون وقت هست که روابط سالمتر و ماندگارتر شکل میگیره.پس بهتره به جای چسبیدن و پرخاشگری، کمی بیتفاوت و بیاهمیت باشی. این نه فقط باعث میشه آرامش خودت حفظ بشه، بلکه باعث میشه اطرافیانت هم احساس راحتی و امنیت بیشتری باهات داشته باشن. گاهی فاصله گذاشتن و احترام گذاشتن به فضای دیگران بهترین کاریه که میتونی انجام بدی.
گاهی آدمها وقتی خیلی بهشون میچسبی و مدام دنبال توجه و حضورشون هستی، نه اینکه نزدیکتر بشن، بلکه بیشتر ازت فاصله میگیرن. این وابستگی افراطی مثل یه دیوار نامرئی بین شما و اونها ساخته میشه؛ دیواری که هرچی بیشتر بهش ضربه بزنی و سعی کنی ازش رد بشی، بلندتر و غیرقابل عبورتر میشه. انگار اونا نیاز دارن که خودشون رو آزاد و نفسکشنده ببینن، و وقتی خیلی بهشون نزدیک میشی، احساس خفه شدن میکنن و میرن.از طرف دیگه، وقتی پرخاشگری و داد و فریاد میکنی، با عصبانیت سعی میکنی اونها رو کنترل کنی یا واکنشی بگیری، اما نتیجه برعکس میشه. این رفتارها نه تنها باعث نمیشه که بهت نزدیکتر بشن، بلکه باعث میشه ازت بیشتر فرار کنن. چرا؟ چون آدمها طبیعتاً دنبال آرامش، صلح و حس امنیت هستن، نه تنش و استرس. وقتی با داد و فریاد و عصبانیت به سمتشون میری، بیشتر از همه احساس خطر میکنن و واکنششون فرار و فاصله گرفتن خواهد بود.حقیقت اینه که گاهی بهترین راه اینه که بیتفاوت و بیاهمیت باشی. نه اینکه سرد و بیاحساس باشی، بلکه طوری باشی که به جای چسبیدن یا پرخاشگری، خودت ارزشات رو بدونی و اجازه بدی که دیگران جای خودشون رو پیدا کنن. وقتی بیتفاوتی یا بیاهمیتی آگاهانه داشته باشی، نه از سر بیاحساسی، بلکه از سر آرامش و اعتماد به خود، میبینی که آدمها بدون فشار و اضطراب به سمتت میآیند یا حداقل جای مناسب خودشون رو حفظ میکنن.این که همیشه بخوای کنترل کنی یا به زور نگه داری، مثل آب گرفتن توی دستهای پر از سوراخه؛ هرچی بیشتر تلاش کنی، بیشتر از دستت میره. اما وقتی آرام باشی،و بزاری هر کسی به میل خودش بیاد یا بره، اون وقت هست که روابط سالمتر و ماندگارتر شکل میگیره.پس بهتره به جای چسبیدن و پرخاشگری، کمی بیتفاوت و بیاهمیت باشی. این نه فقط باعث میشه آرامش خودت حفظ بشه، بلکه باعث میشه اطرافیانت هم احساس راحتی و امنیت بیشتری باهات داشته باشن. گاهی فاصله گذاشتن و احترام گذاشتن به فضای دیگران بهترین کاریه که میتونی انجام بدی.
فقد دیگ مارک و اینا نیست یکم سطح و لولش نسبت به بازار بزرگ پایین تره
گاهی آدمها وقتی خیلی بهشون میچسبی و مدام دنبال توجه و حضورشون هستی، نه اینکه نزدیکتر بشن، بلکه بیشتر ازت فاصله میگیرن. این وابستگی افراطی مثل یه دیوار نامرئی بین شما و اونها ساخته میشه؛ دیواری که هرچی بیشتر بهش ضربه بزنی و سعی کنی ازش رد بشی، بلندتر و غیرقابل عبورتر میشه. انگار اونا نیاز دارن که خودشون رو آزاد و نفسکشنده ببینن، و وقتی خیلی بهشون نزدیک میشی، احساس خفه شدن میکنن و میرن.از طرف دیگه، وقتی پرخاشگری و داد و فریاد میکنی، با عصبانیت سعی میکنی اونها رو کنترل کنی یا واکنشی بگیری، اما نتیجه برعکس میشه. این رفتارها نه تنها باعث نمیشه که بهت نزدیکتر بشن، بلکه باعث میشه ازت بیشتر فرار کنن. چرا؟ چون آدمها طبیعتاً دنبال آرامش، صلح و حس امنیت هستن، نه تنش و استرس. وقتی با داد و فریاد و عصبانیت به سمتشون میری، بیشتر از همه احساس خطر میکنن و واکنششون فرار و فاصله گرفتن خواهد بود.حقیقت اینه که گاهی بهترین راه اینه که بیتفاوت و بیاهمیت باشی. نه اینکه سرد و بیاحساس باشی، بلکه طوری باشی که به جای چسبیدن یا پرخاشگری، خودت ارزشات رو بدونی و اجازه بدی که دیگران جای خودشون رو پیدا کنن. وقتی بیتفاوتی یا بیاهمیتی آگاهانه داشته باشی، نه از سر بیاحساسی، بلکه از سر آرامش و اعتماد به خود، میبینی که آدمها بدون فشار و اضطراب به سمتت میآیند یا حداقل جای مناسب خودشون رو حفظ میکنن.این که همیشه بخوای کنترل کنی یا به زور نگه داری، مثل آب گرفتن توی دستهای پر از سوراخه؛ هرچی بیشتر تلاش کنی، بیشتر از دستت میره. اما وقتی آرام باشی،و بزاری هر کسی به میل خودش بیاد یا بره، اون وقت هست که روابط سالمتر و ماندگارتر شکل میگیره.پس بهتره به جای چسبیدن و پرخاشگری، کمی بیتفاوت و بیاهمیت باشی. این نه فقط باعث میشه آرامش خودت حفظ بشه، بلکه باعث میشه اطرافیانت هم احساس راحتی و امنیت بیشتری باهات داشته باشن. گاهی فاصله گذاشتن و احترام گذاشتن به فضای دیگران بهترین کاریه که میتونی انجام بدی.