آرامش دارین
خواهرم روانیه،همین الان با مامانم سر اون دعوامون شد،عقده ای حسود کثیف بدجنس بدذاته
همیشه میگه از دوست وفامیل وهم عروس داشتن بدم میاد،به من پیامی نمیده محبتی یا زنگی نمیزنه ،تا گفتم دخترهمسایمون خوشبخته،سریع گفت از مادرش خوشم نمیاد چون تعریف دامادش میده
بنظرم حسوده
خدایا خواستگار خوب ندارم،درسو کارم که اونجوری که میخام نشد
این دیگه چی بود؟
کاش همون دانشگاه بمونه نیاد شهرمون
خواهر بزرگ‌ترین نعمتیه ک دارم از مامان بابامم بیشتر دوسش دارم همه زندگیمه
اتفاقا من دوست داشتم بیشتر میبودن
اخه یه دونه ست
من خواهر دوست ندارم اصلا
خواهر منم همینه نکبت زیاده خواه تازه مراعاتشم میکنم انگار بچست سلیطه بازی همش کاراشو از پیش میبره انقد بابام تو فشار و ضرر مالی گذاشته که نگو
خواهره دیگه
ازقدیم گفتن اگه خوب بود خدا براخودش خواهر برادر میاورد
ولی خوبشم هست بدشم،مونده دیگه
کاش تک بودم منم خواهرمو دوست ندارم
واااا چرا همه رو جمع میبندین بعضی خواهرا خوبن مثل خواهر خودم
خب اون حسوده اگه کاری بتو نداره وللش
من سه تا خواهر دارم زیاد باهم خوب نیستیم ولی از هیچی بهتره من پدر مادر ندارم خب این سه تاهم نبودن قشنگ بی کس و کار بودم
من که ندارم آروزمه که ای کاش یدونه خواهر خوب داشتم
اسی چرا باهم خوب نیستید من و خواهرم اگه روزی چند ساعت باهم حرف نزنیم نمیتونیم
