توی تاپیک های قبلیم گفتم شرایط زندگیمو الان نزدیک بیست سال هست ک زندگی مشترک داریم هررررر مناسبتی دعوت بشیم از طرف فامیلهای شوهرم باید بریم چون شوهرم میگ فامیلهای من هستن باید بریم هم میریم هم کادوی خوب میدیم ولی ولی خانواده ی من یا فامیلهای من دعوت کنن هیییییچ وق ب خدای واحد قسم هیچ وق نمیره ب منم میگ خود دانی میخاهی بری خودت برو بچه هامو نبر ی قرون هم پول نمیده اخه من شماها بگید چیکار کنم عمرم رفته منم حق دارم در این خونه بچه بزرگ کردم میگ اگ بری فامیلهای خودت خودت با درآمد خودت برو اگ نداری دست خالی برو ولی ن از من پول بخاه ن بچه هامو ببر شما بگید من چی بگم ؟؟؟؟
بعد از ۲۰ سال تازه یادت افتاده جلوش وایسی؟الان دیگه عادت کرده کاریش نمیتونی بکنی
جلوش وایسم ن میخام کاری کنم بزاره برم سرکار لااقل چون خیانت میکنه ب بقیه زنها پول میده در حالی ک من مثل سگ کار کردم براش ب من نمیده ولی برا بقیه ولخرجه